کوانتوم
معنی کلمه کوانتوم در فرهنگ معین

کوانتوم

معنی کلمه کوانتوم در فرهنگ معین

(کُ تُ ) [ فر. ] (اِ. ) کوچک ترین مقدار هر کمیت فیزیکی که می تواند به طور مستقل وجود داشته باشد.

معنی کلمه کوانتوم در فرهنگستان زبان و ادب

{quantum} [شیمی، فیزیک] کوچک ترین مقدار هر کمیت فیزیکی که می تواند به طور مستقل وجود داشته باشد

معنی کلمه کوانتوم در دانشنامه عمومی

اصطلاح کُوانتوم ( به لاتین: quantum ) در فیزیک به کمترین مقدار ممکن از یک کمیت، مقدار پایه یا یک کوانتوم آن کمیت می گویند. یک کمیت کوانتیده، تنها می تواند مقدارهایی گسسته یعنی مضرب صحیحی از کوانتوم آن کمیت را اختیار کند؛ برای نمونه، مقدار بار الکتریکی یک جسم که در اثر مالش باردار شده، همواره مضرب صحیحی از بار الکتریکی یک الکترون است. هیچگاه مقدار بار الکتریکی یک جسم ۳/۵ برابر بار الکتریکی یک الکترون نخواهد بود. در اینجا به مقدار بار الکتریکی یک الکترون، کوانتوم یا بار پایه کمیت الکتریسیته می گویند و بار الکتریکی کل جسم نیز کمیت کوانتیده است که مشخص است بار الکتریکی کل جسم بیشتر از بار یک الکترون است اما معین، که باعث می شود مضربی از آن محسوب شود.
در فیزیک تعداد کمیت های کوانتیدهٔ شناخته شده محدود می باشند. بار الکتریکی کوانتیده بودن این کمیت در سال ۱۹۱۱ توسط رابرت میلیکان و هاروی فلچر طی آزمایش قطره روغن مشاهده شد. در نظریهٔ الکترومغناطیس کلاسیک، قانون مشخصی وجود ندارد که کوانتیده بودن بار الکتریکی را ایجاب نکند. بلکه بار الکتریکی پیوسته فرض می شود و می توان هر مقدار دلخواه از آن را جدا کرد. پاول دیراک نشان داده است که در صورت یافت شدن تک قطبی های مغناطیسی در طبیعت - که تاکنون دیده نشده اند - می توان کوانتیده بودن بار الکتریکی را توجیه کرد. به همین دلیل هنوز در شتاب دهنده ها جستجو برای یافتن بارهای مغناطیسی ادامه دارد. رسانندگی الکتریکی یک مثال دیگر از کمیت های کوانتیده در فیزیک کوانتومی رسانایی است که بر اساس تعریف، نسبت جریان الکتریکی به ولتاژ الکتریکی می باشد. در بعضی از مواد و در شرایطی خاص، جریان الکتریکی با تغییر ولتاژ الکتریکی به طور پیوسته تغییر نمی کند، بلکه به صورت پله ای افزایش می یابد؛ بنابراین در اینجا رسانایی فقط می تواند ضرایب صحیحی از یک کوانتوم رسانایی را اختیار کند. در اثر کوانتومی هال و نیز در یک اتصال نقطه ای کوانتومی این پدیده مشاهده می شود. انرژی در مکانیک کوانتومی انرژی به عنوان مشتق زمانی تابع موج و به صورت عملگر انرژی تعریف می شود. معادله شرودینگر عملگر انرژی را با انرژی کل یک ذره یا سامانه برابر قرار می دهد. پاسخ این معادله تنها می تواند مقادیری گسسته اختیار کند. انرژی الکترون های متعلق به یک اتم کمیتی کوانتیده است و این پدیده عامل پایداری اتم و در نهایت ماده می باشد. سطوح انرژی یک الکترون در اتم گسسته است. همچنین پاسخ این معادله برای هر نوسانگر و نیز امواج الکترومغناطیسی مقادیری گسسته اختیار می کند. در این موارد انرژی مضربی از ثابت پلانک و بسامد نوسان خواهد بود:

معنی کلمه کوانتوم در دانشنامه آزاد فارسی

کوانْتوم (quantum)
در فیزیک، یکای طبیعی مجزا یا بسته های ناپیوستۀ انرژی، بار، تکانۀ زاویه ای یا دیگر ویژگی های فیزیکی. برای مثال، نور که از بعضی جنبه ها مانند موج الکترومغناطیسی پیوسته ای نمایان می شود، در سطح زیرمیکروسکوپی، در مقادیر ناپیوسته یا کوانتومی گسیل یا جذب می شود. برای نوری با طول موج معین، مقدار انرژی و تکانۀ همۀ کوانتوم های گسیل یا جذب شده یکسان است. این بسته های ذره مانند نور را فوتون می نامند. این اصطلاح برای کوانتوم های سایر صورت های انرژی الکترومغناطیسی، مثل پرتوهای ایکس و پرتوهای گاما نیز به کار می رود. ارتعاش های مکانیکی زیرمیکروسکوپیکِ لایه های اتمی بلورهای فشرده نیز انرژی و تکانه را با کوانتوم هایی معروف به فونون مبادله می کنند. همۀ پدیده ها در رسانه های زیرمیکروسکوپیک (قلمرو مکانیک کوانتومی) از خود کوانتِش بروز می دهند. کوانتش محدود شدن کمیت های از آن کمیت مشاهده پذیر به مجموعه ای طبیعی از مقادیر مجزا یا پیوسته است. وقتی این مقادیر مضربی از کمترین مقدار ثابت باشند، آن مقدار به مثابۀ کوانتومی از آن کمیت مشاهده پذیر تلقی می شود. بدین نحو، ثابت پِلانک h کوانتوم کُنش، و ℏ (یعنی فرمول ۱) کوانتوم تکانۀ زاویه ای یا اسپین است. نیز ← نظریۀ کوانتومفرمول ۱ (تصویر)

معنی کلمه کوانتوم در ویکی واژه

کوچک ترین مقدار هر کمیت فیزیکی که می‌تواند به طور مستقل وجود داشته باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه کوانتوم

اتم هیدروژن در مکانیک کوانتوم و نظریهٔ میدان‌های کوانتومی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
در حالی که آزمایش‌های انتخاب تاخیری توانایی ظاهری انجام اندازه‌گیری‌ بر روی فوتون‌های زمان حال را برای تغییر وقایع رخ داده در گذشته تایید کرده‌اند، چنین امری نیاز به یک دیدگاه غیر استاندارد از مکانیک کوانتومی دارد. اگر یک فوتون در میانه راه به‌عنوان «برهم‌نهی حالات» تعبیر شود، یعنی اگر باشد که قابلیت تجلی به‌عنوان یک ذره یا موج را دارد، اما در طول زمان حرکتش هیچ‌کدام از این‌ها نیست، آنگاه پارادوکس زمانی در کار نیست. برهم نهی حالت‌ها تفسیر استاندارد مکانیک کوانتومی است و آزمایش‌های اخیر آن را تایید کرده است.
اولین بار حالت هال اسپین کوانتومی توسط چارلز ال. کین و ژن مل پیشنهاد شد.