کهول

معنی کلمه کهول در لغت نامه دهخدا

کهول. [ ک ُ ] ( ع مص ) کهل گردیدن ، و کاهل اسم فاعل است از آن ، و یا ثلاثی مجرد آن ، فعل مرده ای است. ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ). صاحب منتهی الارب در ذیل اکتهال آرد: کهل گردیدن و دومو شدن ، و هکذا قالوا و لایقال کهل من المجرد.
کهول. [ ک ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ کهل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) :
انبیااند بدانگاه که پیران وکهولند
حکمااند از آن وقت که اطفال و صغارند.ناصرخسرو.و شیوخ و کهول از سرمستی دست بسته شده. ( جهانگشای جوینی ). و رجوع به کَهْل شود.
کهول. [ ک َ ] ( ع اِ ) تننده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). عنکبوت. ( محیط المحیط )( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ماده بعد شود. || ( ص ) مردی که در ریش او موهای سیاه و سفید باشد. ( آنندراج ) ( از غیاث ) ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به دو ماده قبل و کهولة و کهولت شود.
کهول. [ ک َهَْ وَ ] ( ع اِ ) تننده ، یا نوعی از آن. ( منتهی الارب ). عنکبوت. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ). رجوع به معنی اول ماده قبل شود.

معنی کلمه کهول در فرهنگ معین

(کَ ) [ ع . ] ۱ - (ص . ) مردی که در ریش او موهای سیاه و سفید باشد. ۲ - عنکبوت .

معنی کلمه کهول در فرهنگ فارسی

۱ - ( ص ) مردی که در ریش او مو های سیاه و سفید باشد . ۲ - ( اسم ) عنکبوت .
تننده یا نوعی از آن . عنکبوت .

معنی کلمه کهول در ویکی واژه

مردی که در ریش او موهای سیاه و سفید باشد.
عنکبوت.

جملاتی از کاربرد کلمه کهول

غم کهولت و پیری کجا خورد پیری که عشق روی جوانان دلش جوان دارد
عیب باشد بر رعیت شغل و کار رهزنان زشت باشد در کهولت ذکر ایام شباب
عوامل و شرایط گوناگونی می‌توانند به مرگ جانداران بینجامند از جمله بیماری، تخریب زیستگاه، پیری، سوء تغذیه و استرس و تصادفات. در کشورهای پیشرفته، عامل اصلی مرگ انسان‌ها، بیماری‌های مرتبط با افزایش وزن، پیری، خودکشی و بیماری‌های مربوط به کهولت سن است.
او در ٢٣ ژانویه ٢٠٢١ و بر اثر کهولت سن درگذشت.
برنز در ۳۰ ژانویه ۲۰۲۱ و در ۸۵ سالگی به علت کهولت سن درگذشت.
سلیمان بر درش موری‌ کند جمشید دربانی خرد از وی‌ کهولت می‌پذیرد بخت برنایی
انبیااند بدان گاه که پیران و کهولند حکمااند از آن وقت که اطفال و صغارند
ریتا در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۰ به دلیل کهولت سن درگذشت.
و عن واثلة بن الاسقع قال قال رسول اللَّه (ص): «خیر شبابکم من تشبه بکهولکم و خیر کهولکم من تشبّه بشبابکم».
وی در دیماه ۱۳۸۶ به علت عفونت ریه و کهولت سن در بیمارستان جم تهران بستری شد و سرانجام در ۲۲ دیماه در بخش عمومی همان بیمارستان درگذشت و در گورستان بی بی حوریه در غازیان بندر انزلی به خاک سپرده شد.
بیوک احمری بدلیل سرانجام یکشنبه ۵ آبان ۱۳۸۷ بدلیل کهولت سن در ۸۸ سالگی درگذشت.
در کهولت چو صبی طبع جوان آیین را زآن مریدی تو که پیر خردت فرتوتست