کهنه کار

معنی کلمه کهنه کار در لغت نامه دهخدا

کهنه کار. [ ک ُ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) آزموده. کارآزموده. مجرب. مقابل تازه کار. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || سخت گربز. گربز. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه کهنه کار در فرهنگ معین

( ~ . ) (ص فا. ) آزموده ، هشیار.

معنی کلمه کهنه کار در فرهنگ عمید

کارآزموده، باتجربه، ماهر.

معنی کلمه کهنه کار در فرهنگ فارسی

۱ - قدیمی . ۲ - آزموده مجرب ماهر : اما زن و شوهر کهنه کار بزودی فهمیدند که باید در این میان نقش ظاهرا بیطرفانه ای بازی کنند .

معنی کلمه کهنه کار در ویکی واژه

آزموده، هشیار.

جملاتی از کاربرد کلمه کهنه کار

بگفتم بدان نوخط کهنه کار که جان و جوانی گرامی بدار
دردا که کهنه کار وزیران ملک ما هر روز نو شدند و نکردندکار نو
جونز در آتلانتا در جورجیا به دنیا آمد. مادرش دِبوراه جونز به همراه مادربزرگش کریستین جونز او را بزرگ کردند. پدرش در یک سرقت در سال ۱۹۹۱ وقتی که ۲۶ سال داشت کشته شده بود. مربی او در دوران کودکی گَری جونز، مربی کهنه کار شهر سَندتَون، بود.
ای بسا درنده گرگ کهنه کار از طمع لاغر خری را شد شکار
همنشین مرا با تو هر که دید می گوید پیر کهنه کار است آن شوخ خردسال است این
چون او یک رند کهنه کار ندیدم دیده‌ام اندر جهان هزار محمد
کهنه دوز امرد که دارد دایما کارش برار هر که دید از دور او را گفت هست این کهنه کار