کنید

معنی کلمه کنید در لغت نامه دهخدا

کنید. [ ] ( ص ) رجوع به کیاده شود.

جملاتی از کاربرد کلمه کنید

مدد کنید که دورست آب و ما تشنه حرامی از عقب و روز گرم و ره در پیش
به سیل دیده ی من بنگرید اگر خواهید که در عراق تفرج کنید آمو را
برای یک پرس و جو خاص به یک پایگاه داده، فرض کنید
این سایت در ۲۴ سپتامبر ۱۹۹۸ در رده فرهنگی به فهرست موقت میراث جهانی یونسکو اضافه شد. (نگاه کنید به فهرست میراث جهانی یونسکو در قزاقستان)
که ما را برِ شاهتان ره کنید وگرنه بتازید و آگه کنید
شرارکاغذم از آه من‌ حذر مکنید که هم به خود زنم آتش اگرکنم تاثیر
که گاه مرا پاسبانی کنید به فرزند من مهربانی کنید
فرض کنید در یک بازی، در هر نوبت، هر بازیکن حداکثر دو گزینه برای حرکت بعدی خود پیش رو داشته باشد. الگوریتم ارائه شده درختی را مانند شکل زیر تولید می‌کند که در آن دایره‌ها نمایانگر حرکت‌های بازیکنی است که الگوریتم را اجرا می‌کند (بازیکن حداکثری) و مربع‌ها نمایانگر حرکت‌های بازیکن مقابل (بازیکن حداقلی) می‌باشد. همان‌طور که توضیح داده شد به دلیل محدودیت منابع محاسباتی، درخت در هر مرحله فقط ۴ حرکت را پیش‌بینی می‌کند.
بعد مرگ از من محروم گهی یاد کنید شکر آن را که نه محروم ازان دیدارید
*ضد کرم: میوه درسته را له کنید. در آبی که به آن عسل افزوده‌اید دو ساعت بخیسانید. صاف کنید و قبل از خواب بنوشید.
اگر که گشته فراموششان ز حق نبی به من ستم ز پی خاطر خدا نکنید
مر خلیلم را هواداری کنید گر یکی گوید دوصد چندان کنید
مهر جان و تن از درون بکنید دوستی جهان ز دل فکنید
آب مورد نیاز: برای رشد بهتر باید این گیاه را دو بار در هفته آبیاری کنید.
سواد حیرتی روشن‌کنید از مشق تسلیمم نشست سجده طرزی دارد از استاد قربانی