کنونی

معنی کلمه کنونی در لغت نامه دهخدا

کنونی. [ ک ُ] ( ص نسبی ) حالیه و زمان حال. ( آنندراج ). حالایی و کنونی. ( ناظم الاطباء ). فعلی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). منسوب به کنون. متعلق به زمان حاضر. اکنونی. فعلی : «وضع کنونی مردم تهران ». ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه کنونی در فرهنگ معین

( ~ . ) (ق . ) فعلی ، مربوط به زمان حال .

معنی کلمه کنونی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به کنون متعلق بزمان حاضر اکنونی فعلی : وضع کنونی مردم تهران .
حالیه و زمان حال. حالایی و کنونی . فعلی

معنی کلمه کنونی در ویکی واژه

فعلی، مربوط به زمان حال.

جملاتی از کاربرد کلمه کنونی

اهلی‌سازی همچنین از روی مقایسه ویژگی‌های ژنتیکی اسب‌های امروزین و آنچه از استخوان‌ها و دندان‌های باقی‌مانده از اسب‌های کهن، بررسی شده‌است. دگرگونی‌ها در درون‌مایه‌های ژنتیکی نشان می‌دهند که تعداد بسیار کمی از اسب‌های نر وحشی در ترکیب کنونی اسب‌های امروزین نقش داشته‌اند. در حالی است که بسیاری از اسب‌های ماده بخشی از گله‌های اهلی‌شده بوده‌اند.
پس تو از خویشتن مبر امید بر دهی آخر ار کنونی بید
تو لاله سرخ و لؤلؤ مکنونی من مجنونم تو لیلی مجنونی‌
کنونی چه بودت کی در نیم راه به خاک اندرون ساختی جایگاه
من چنان بوده‌ام که اکنونی تو چنان بوده‌ای که اکنونم
پیش از این گر چه جفاهات بسی بود، ولی نه چنین بود از این بیشتری کاکنونی
خرد موسای عمران است و تو در رتبه هارونی رموز وحی ارباب الدول را سر مکنونی
از وضع کنونی و ز بدبختی ملت زین فقر و پریشانی و ویرانی ایران
بگرفته دلم سخت ز اوضاع کنونی بیچارگی و محنت و حیرانی ایران
طمع خیره چه داری که شوی باقی؟ نشود چون ازلی بودهٔ اکنونی
گفته باشم به حقیقت صفتت، ای تن گرت گویم صدف لولوی مکنونی
قدیم‌ترین دستور توصیفی موجود دربارهٔ زبان سنسکریت، کتاب اشتادهیایی (هشت کتاب) نوشته پانی‌نی در قرن ششم پیش از میلاد است که شرحی از قواعد صرفی و نحویِ گونهٔ گفتاریِ زبان سنسکریت نواحیِ شمال‌غربی هند (بخشهایی از پاکستان کنونی) است. پانی‌نی در کتاب خود از ده دستور نویس پیش از خود یاد کرده‌است که آثار هیچ‌یک از آنان در دست نیست.