کندا

کندا

معنی کلمه کندا در لغت نامه دهخدا

کندا. [ ک َ / ک ُ ] ( ص ، اِ ) حکیم و فیلسوف و دانا و منجم. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). دانا و حکیم. ( آنندراج ). فیلسوف و مهندس و دانا. ( اوبهی ). کاهن بود، اعنی آنکه چیزی از خود گوید. فیلسوف و دانا باشد. ( صحاح الفرس چ طاعتی ص 27 ).فیلسوف و دانا و جادو و صاحب رأی. ( لغت نامه اسدی از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). با این مثال که در صحاح الفرس یافتم در کلمه وخشور محقق شد که کندا به معنی حکیم و فیلسوف است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). در اوراق مانوی ( پهلوی )، «گندی » ( سحر، احکام نجوم ). فارسی «کوندا» ( دانا،منجم ، جادوگر، شجاع )، پهلوی ، «کندای » ... ( حاشیه برهان چ معین ) :
یکی حال از گذشته دی دگر زآن نامده فردا
همی گویند پنداری که وخشورند یا کندا.دقیقی ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).اگر جادوست از کارم بماند
وگر کنداست از چارم بماند.( ویس و رامین از یادداشت ایضاً ).چون از خواب بیدار شدم کندآن ( کنداآن ) قریش را بپرسیدم. گفتند اگر این خواب تو دیده ای ، به عز و کرم و بزرگی مخصوص گشتی و به جایگاهی رسیدی که هیچ آدمی را آن بزرگی نبوده است. ( تاریخ سیستان چ بهار ص 50 ). و رجوع به کند و گندا در همین لغت نامه شود. || به معنی شجاع و دلیر و پهلوان هم هست. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). هوبشمان «کوندا» را هم ریشه «کند» به معنی شجاع می داند. رجوع به کنداگر و کنداور شود. و در این صورت «کندا» به معنی شجاعت و دلیری است. مرکب از: صفت کند ( شجاع ) + آ ( سازنده اسم معنی از صفت )، قیاس شود با درازا، ستبرا، روشنا... ( حاشیه برهان چ معین ). مرحوم دهخدا در چندین یادداشت آرند: به این کلمه معنی حکیم داده اند به مناسبت آمدن آن با لفظ اندیشه در بیت عنصری . اگر شاهد منحصر به این بیت است کافی نیست چه به گمان می رسد این کلمه جزء اول کلمه گندآور باشد و دل و اندیشه را به معنی شجاعت آورده است... در نظم و نثر شاهد دیگری ندیده ام فقط جمال الدین عبدالرزاق همین معنی را از عنصری برده است و چون اطمینان به صحت معنی که در فرهنگها یافته ، نکرده است در موردی نظیر مورد شعر عنصری به کار بسته است یعنی در عنصری متصف پیل است و در بیت جمال الدین بر مرکب که عادتاً مراد از آن اسب است. با اینکه کلمه زیرک هم در صفت مرکب ( اسب ) هست ولی نیک روشن است که تکیه برکتابهای لغت یعنی فرهنگهاست. و در مورد دیگر جز حیوان ، جسارت استعمال آن را نکرده است ( کذا ).... به گمان من کندا از ماده کند و کندآور و کندآوری به معنی پهلوان و شجاع است چنانکه فرید احول در آن بیت گوید... ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :

معنی کلمه کندا در فرهنگ معین

(کَ یا کُ ) (ص . ) دانا، حکیم ، فیلسوف .

معنی کلمه کندا در فرهنگ عمید

۱. فیلسوف، حکیم.
۲. (صفت ) = کاهن

معنی کلمه کندا در فرهنگ فارسی

( اسم ) شجاعت دلیری .

معنی کلمه کندا در دانشنامه عمومی

کندا ( انگلیسی: Kenda Rubber Industrial Company ) شرکت تایرسازی تایوانی است، که در سال ۱۹۶۲ تأسیس شد.

معنی کلمه کندا در ویکی واژه

دانا، حکیم، فیلسوف.

جملاتی از کاربرد کلمه کندا

باآسمان مری کنداکنون زمین ما چو فرشاه زاده بدین خاکدان رسید
دگر هرک بودند ز ایران مهان بزرگان و کنداوران جهان
بخار کم فشار بعد از توربین به کندانسور رفته
روزکی چند روم مسجد و برجای پدر پیش استم به نماز و کندار بخت اقبال
ز فرمان اگر یک زمان بگذری بلندی گزینی و کنداوری
آرورا شهری در منطقه کلان‌شهری شیکاگو است که بخشی از آن در شهرستان‌های دوپیج، کین، کندال و ویل در ایالت ایلینوی ایالات متحده واقع شده است. این شهر عمدتاً در شهرستان‌های دوپیج و کین قرار دارد و دومین شهر پرجمعیت ایلینوی، پس از شیکاگو و صد و چهل و چهارمین شهر پرجمعیت ایالات متحده است. جمعیت در سرشماری سال ۲۰۱۰، ۱۹۷٬۸۹۹ نفر و در سرشماری سال ۲۰۲۰، ۱۸۰٬۵۴۲ نفر بوده است.
ستاره‌شناسان و کنداوران ز هر کشوری آنکه دیدم سران
طعنه پاکان مزن که روی خود آلود هرکه فکنداز زمین به روی فلک تف
اگر مهتری یابد و بهتری نیابد به زفتی و کنداوری
سه نفر در سه کتاب مجزا به شرح این رویداد پرداخته‌اند: ابوالحسن تفرشیان، احمد شفایی، و علی‌اصغر احسانی. فضل‌الله نجفی، برادر ابوالحسن نجفی از جمله افسرانی بود که در این واقعه به سرگرد اسکندانی پیوست و کشته شد. ابوالحسن نجفی این باره می‌گوید:
قباد آن پری روی را پیش خواند به زانوی کنداورش برنشاند
اسکندال سوج رزمی‌کاری بسیار ماهر است که حتی قادر به دوام آوردن در مقابل پدرش بود، که عملاً خشونت را خلق کرده بود. او از یک جفت تیغه بسیار تیز که قادر به برش بسیاری از مواد هستند در مچ دست‌های خود برخوردار است. او همچنین به نظر می‌رسید توانایی التیام یافتن سریع و همچنین عمر طولانی را از پدرش به ارث برده‌است. او در طی داستان‌ها چندین بار مورد اصابت گلوله یا چاقو قرار گرفته‌است اما در تمامی دفعات جان سالم به در برده‌است.
بگویش که با تو ز یک گوهرم هم از تخم نرسی کنداورم
پذیره شدندش همه مهتران بزرگان ایران و کنداوران