کنار آمدن
معنی کلمه کنار آمدن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کنار آمدن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه کنار آمدن
«دو زن زیبا» مجموعه داستانی متشکل از هشت داستان با محوریت زنان است که چند داستان آن در جوایز ادبی برنده شدهاند؛ در تمامی داستانهای «دو زن زیبا» با زنی مواجه میشویم که در مواجهه با یک موقعیت خاص در زندگی قرار گرفته و حالا باید راهی برای مقابله یا کنار آمدن با آن پیدا کند.
هلند نتوانست مانند برخی دیگر از کشورهای اروپایی در اوایل دهه ۱۸۰۰ صنعتی شود. یک توضیح برای این موضوع این است که هلند برای کنار آمدن با از دست دادن موقعیت اقتصادی غالب (که به طور عمده در حوزهٔ تجارت و کشاورزی متمرکز بود) و موقعیت سیاسی خود در جهان، تلاش میکرد و به همین دلیل سرمایهگذاری لازم برای پیشرفت در حوزهٔ صنعت را انجام نداد. گریفیث استدلال می کند که سیاستهای دولت هلند باعث شد یک اقتصاد ملی یکپارچه در قرن نوزدهم ایجاد شود. این سیاستها مشتمل بر لغو تعرفههای داخلی و اصناف، نظام واحد ضرب سکه؛ روشهای نوین جمعآوری مالیات؛ استانداردسازی وزنها و معیارها؛ و ساخت بسیاری از جادهها، کانالها و راهآهن بود.
نوان سوی دریا کنار آمدند به دیده چو ابر بهار آمدند
چون خدنگی که کند دست در آغوش کمان به میان رفتن من بهر کنار آمدن است
همچنین افسردگی را میتوان در نتیجه تضعیف ذهن در برابر حل مسائل، ارائه فلسفهها و… برای کنار آمدن با مشکلات روح باشد که ذهن اصطلاحاً تسلیم میشود و دیگر امیدی ندارد ودر نتیجه افسردگی حاصل میشود.
سوی تاملی شاد خوار آمدند به نزدیک دریا کنار آمدند
ایموس در یک بیانیه مطبوعاتی آلبوم را به عنوان «یک رکورد در مورد شکستهای مان و نحوه کنار آمدن با آنها» توصیف کرد. او توضیح داد که متوجه شد باید «بنویسد» تا تصورش را از خودش «تغییر» دهد.
بر تهیدستی ما خنده زدن بیدردی است به کنار آمدن از بحر ز خس بسیارست
در فرانسه، روزنامه فیگارو، با مصاحبه با دختری جوان به عنوان نمونهای از جوانان معترض، پس از بازگو کردن وجود تجربهٔ بازداشت برای خود او و نیز خانواده و دوستانش، از زبان وی نوشت که وی خود را حتی برای بدتر از این هم آماده کرده بود، و از کنار آمدن جوانان با موضوع ترس نوشت. فیگارو همچنین به پدیدهٔ شعارنویسی شبانه، روی دیوارها هم پرداخت.