کمرو

معنی کلمه کمرو در فرهنگ معین

(کَ ) (ص . ) خجالتی ، خجول .

معنی کلمه کمرو در فرهنگ عمید

باشرم.

معنی کلمه کمرو در ویکی واژه

(گفتگو): آنکه نمی‌تواند به راحتی سخن یا خواسته خود را مطرح کند یا در حضور جمع ابراز وجود کند، خجالتی، خجول، مقابل پررو.

جملاتی از کاربرد کلمه کمرو

بس کسا کز در او باز همی خواهد گشت همچو میران و شهان با کمرو تاج و کلاه
من همی روز خود آن روز مبارک شمرم که کمروار یکی تنگ بگیرم ببرش
غور که در چار چوب اداری استان هرات قرار داشت، در سال ۱۳۴۲ به عنوان استان جداگانه تشکیل و شهر چغچران به عنوان مرکز آن تعیین گردید و نظر به پیشنهاد فرهنگیان و جوانان غور و با همکاری ریاست اطلاعات و فرهنگ این استان به تاریخ ۱/۲/۱۳۹۳ خورشیدی جلسه شورای وزیران افغانستان تحت ریاست حامد کرزی رئیس‌جمهوری اسلامی افغانستان تغییر نام مرکز استان غور را از چغچران به فیروزکوه با در نظر داشت پیشینهٔ تاریخی شهر فیروزکوه که در سال‌های ۵۴۰–۵۴۴ ه‍.ق توسط پادشاهان غوری ساخته شده و حدود صد سال مرکز حکمروایی دودمان غوریان بوده‌است، تصویب نمودند.
کمرون لیدل - گیتار ریتم (۲۰۰۸ تاکنون)
مردم استان کمروفو بیشتر روس هستند ولی اقلیت‌های اوکراینی، تاتار و چوواش
در سریال جنایی شکارچی ذهن، کمرون بریتون نقش اد کمپر را ایفا کرده‌است.
به میکشان کمرو تاج لعل می بخشد به هر پیاله ز موج و حباب شیشه ما
چون سراپا همه را هست به سوداش سری صد کمروار سرین بسته به موی کمری
قدیمی‌ترین شهر استان کمروفو شهر کوزنتسک است که از سال ۱۹۶۱ به این سو نووکوزنتسک نامیده می‌شود.
در یک مصاحبه، کمرون لیدل اعلام کرده‌است که الهام دهنده‌های وی گروه‌هایی مثل اسلیپ‌نات و گانز ان رزز هستند. وی همچنین ذکر کرد که او و جیمز کسلز علاقه‌مند به گروه‌های هاردکور هستند.
آتش‌سوزی ۲۰۱۸ کمروف شب یکشنبه ۲۵ مارس در یک مرکز خرید در شهر کمروف، واقع در غرب سیبری روسیه رخ داد. این آتش‌سوزی دست‌کم ۶۰ کشته برجای گذاشت که بیشتر جان باختگان کودک هستند.
پیش امرش چو کلک برجسته جان کمروار بر میان بسته
لابه آغازم و دستان زنم و باده خورم تا کمروار در آید به میان دستانم
به گرد آن میان گشتم کمروار بسی، وز وی ندیدم جز کمر هیچ
چندانکه گل و ماه است، دانند در افواه است کامروز عربشاه است پشت کمرو افسر
شهر کمروف در ۳۶۰۰ کیلومتری شرق مسکو، یکی از مراکز تولید زغال سنگ روسیه قرار دارد.
گرفته بر میان دامن کمروار چو دست عاشقان در گردن یار
نبندی زان میان طرفی کمروار اگر خود را به بینی در میانه
(منظور از کمر کمربند است و کمروار یعنی مانند کمربند میان‌تهی)