کم فروش

معنی کلمه کم فروش در فرهنگ معین

( ~ . ) (ص فا. ) فروشنده ای که جنس را کمتر از وزنی که باید داشته باشد می فروشد.

معنی کلمه کم فروش در ویکی واژه

فروشنده‌ای که جنس را کمتر از وزنی که باید داشته باشد می‌فروشد.

جملاتی از کاربرد کلمه کم فروش

بعد از این بازست ما را چشم و گوش کم نخواهد داد چرخ کم فروش
کم فروشی خلاف فرمان است که ترازوی حق بمیزان است
ندارم باده، بی زر کم فروشند ازین غم خون دل شد تیره رایم
خاموش کم فروش تو در یتیم را آن کش بها نباشد چونش بها کنی
کنیزک گفت من گریان نه زانم که درحکم فروش تست جانم
سوم آنکه به جهت نقص و خللی که در گرفتن و دادن مال هم رسیده و از برای این، اقسام بسیار است، مثل اموالی که گرفته می شود به ظلم و عدوان و غصب و دزدی و خیانت در امانت و مکر و حیله و تلبیس و رشوه و کم فروشی و ربا، و غیر اینها از آنچه در کتب فقه مذکور است و در خصوص هر یک ذم شدید رسیده و این علم مقام بیان تفصیل آنها نیست و چون بسیار اشتباه می شود درمیان رشوه و هدیه، در این مقام اشاره به بیان آنها می کنیم.