کلیمی

معنی کلمه کلیمی در لغت نامه دهخدا

کلیمی. [ ک َ ] ( حامص ) کلیم بودن. مانند موسی ( ع ) بودن. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلیم و کلیم اﷲ شود.
کلیمی. [ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به کلیم اﷲ، موسی ( ع ). پیرو دین موسی ( ع ) ( فرهنگ فارسی معین ). یهود. جهود. یهودی. موسایی. موسوی. اسرائیلی. ج ، کلیمیان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به یهود و بنی اسرائیل شود.

معنی کلمه کلیمی در فرهنگ معین

(کَ ) [ ع . ] (ص نسب . ) موسوی ، پیرو حضرت موسی ، یهودی .

معنی کلمه کلیمی در فرهنگ عمید

پیرو حضرت موسی، یهودی.

معنی کلمه کلیمی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به کلیم الله ( موسی ۴ ) پیرو دین موسی ۴ .

معنی کلمه کلیمی در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:یهود

معنی کلمه کلیمی در ویکی واژه

موسوی، پیرو حضرت موسی، یهودی.

جملاتی از کاربرد کلمه کلیمی

اقلیت‌های قومی قشقایی، مندایی، ارمنی، کلیمی و زرتشتی نیز در اهواز ساکن هستند.
گفت ای ز تو در سیه گلیمی روشن شده آتش کلیمی
پدرش ملابابا کلیمی اصفهانی از یهودیان ایرانی ساکن اصفهان بود و از این رو آقا اسماعیل پس از داخل شدن به دربار فتحعلی‌شاه و قبول دین اسلام، به جدیدالاسلام معروف شد.
آن مرد غوّاص تا دل از ملک جان برندارد روا نبود که دست طلب او به مروارید مراد رسد پس چه گویی کسی که در طلب جلال و جمال او قصد نجات اعظم کند تا دست از مهر جان نشوید، بوصال قرب جانان چون رسد؟ درویشی در مجلس موسی کلیم (ع) نعره بر کشید موسی از سر تندی بانگ بر وی زد، در حال، جبرئیل آمد که یا موسی اللَّه میگوید در مجلس تو صاحب درد و خداوند دل همان یک مرد بود که از بهر ما بمجلس تو حاضر آمد، تو بانگ بر وی زدی هر چند عزیزی و کلیمی امّا سرّی که ما در زیر گلیم سیاه نهاده‌ایم تو نبینی، آن اشتیاق جمال ما باشد که دوستان را در تواجد آرد، تقاضای جمال ما بود که دلهاشان در عالم خوف و رجا و قبض و بسط کشد. وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْسُطُ. هر دیده که از دنیا پر شد، صفت عقبی در وی نگنجد.
علی الله فاش تر گویم کلیمی سینه اش سینا شهی موجود اقلیمش سواری جودیکرانش
تقریباً تمامی مردم این استان شیعه هستند. بر پایه سرشماری سال ۱۳۸۵ از ۵۸۹٬۷۴۲ نفر جمعیت استان ۵۸۶٬۲۹۷ نفر مسلمان، ۲۹ نفر زرتشتی، ۳۲۹ نفر مسیحی، ۱ نفر کلیمی، ۶۴۵ نفر سایر و ۲۴۴۱ نفر اظهار نشده در استان زندگی می‌کنند.
آرمی پیشینه خود را نیمه کلیمی می‌داند.
همه ساکنان شهرستان آباده و نواحی پیرامون آن پیش از حمله اعراب به ایران، زرتشتی بودند و سرانجام در دوره صفویه به دین اسلام و مذهب تشیع گرویدند . هم‌اکنون تمامی شهروندان آباده غیر از یک خانواده زرتشتی و چند تن کلیمی در این شهرستان ، مسلمان و شعیه دوازده امامی هستند . تعداد انگشت شماری از بهائیان نیز هنوز دراین شهرستان زندگی میکنند .
به کلیمی که آفریده سخن که ندارم سر سخن گفتن
اگر بودی بر آن سجده مرا راه کلیمی بودمی همچون تو آنگاه
تو بر نخل کلیمی بی‌محابا شعله می‌ریزی تو بر شمع یتیمی صورت پروانه می‌آیی
همی کند به کفایت زبهر دشمن و دوست گهی به سیر کلیمی و گه مسیحایی
هر سر مویم کلیمی لن ترانی بشنو است باز گو، بگشای لب، این جا ادب درکار نیست
آن آتش را که عشق ازو خاست گاه ابراهیم و گه کلیمیم
عقاید ایزدی‌ها تلفیقی از مذاهب گوناگون است مانند مانویان که در این منطقه رواج داشته‌اند. برای نمونه، آن‌ها مانند زرتشتیان، مانند کلیمیان به قربانی و نذورات، مانند مسیحیان به غسل تعمید و مراسم عشای ربانی را اجرا می‌کنند و عروس در لباس سرخ از کلیساهای مسیحی بازدید می‌کند و مانند مسلمانان به سنت ختنه پایبندند. اعتقاد به تناسخ و سیر تکاملی روح از طریق زایش‌های پی در پی و دمیده‌شدن در کالبدهای پیاپی، ایزدیان را با مسالک شرقی پیوند می‌دهد. از سوی دیگر، ایزدیان همچون مسلمانان روزانه پنج بار به شیوه خود نماز می‌گزارند، اما قبله شان در چهار بار از این نمازهای پنج‌گانه، خورشید است و در نیم‌روز، مقبره شیخ عدی بن مسافر، صوفی عرب قرن ششم هجری است که به باور تاریخ نگاران، بنیان‌گذار کیش ایزدی است.
چون کلیمی شد برون از خویشتن دست او تاریک و چوب او رسن