کلید خصوصی

معنی کلمه کلید خصوصی در فرهنگستان زبان و ادب

{private key} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از دو کلید ویژۀ "رمزبندی با کلید عمومی" که گیرندۀ پیام از آن برای رمزگشایی استفاده می کند

معنی کلمه کلید خصوصی در دانشنامه آزاد فارسی

کلید خصوصی (Private Key)
یکی از دو کلید مخفی سازی. این کلید برای رمزگشایی اطلاعاتی که توسط کلید عمومی رمزگذاریشده استفاده می شود. کاربر این کلید خصوصی را محرمانه نگاه می دارد و از آن برای مخفی ساختن امضاهای دیجیتال و پیام های دریافت شده استفاده می کند.

معنی کلمه کلید خصوصی در ویکی واژه

یکی از دو کلید ویژۀ "رمزبندی با کلید عمومی" که گیرندۀ پیام از آن برای رمزگشایی استفاده می‌کند.

جملاتی از کاربرد کلمه کلید خصوصی

احراز هویت قوی نیز ممکن است. یک فرستنده می‌تواند یک پیام را با یک کلید خصوصی ترکیب کند تا یک امضای دیجیتال کوتاه روی پیام ایجاد کند. هر کسی که کلید عمومی مربوط فرستنده را داشته باشد، می‌تواند همان پیام و امضای دیجیتال فرضی مربوط را ترکیب کند که بررسی کند که آیا آن امضا معتبر است یا نه، یعنی توسط صاحب کلید خصوصی مربوط ساخته شده‌است یا نه.
در مقابل، در یک سیستم کلید عمومی، کلیدهای عمومی می‌توانند به‌طور گسترده و آشکارا پخش شوند و فقط کلید خصوصی باید توسط صاحبش ایمن نگه داشته شود.
می‌توان از دو فاکتور برای احراز هویت استفاده کرد مثلاً استفاده از یک کلید خصوصی. در زمینه کامپیوتر توسعه روش‌های رمزنگاری مشکلات را تا حدی حل کرده‌است. معلوم نیست که این روش‌های توسعه یافته کاملاً امن باشند در آینده مشخص خواهد شد.
رمزگذاری کلید عمومی برای اولین بار در یک سند رمزی در سال ۱۹۷۳ تعریف شد؛ قبل از آن همه نقشه‌های رمزگذاری کلید متقارن بودند (کلید خصوصی هم نامیده می‌شد).
هر فرد یک کلید عمومی و یک کلید خصوصی دارد.
در چنین سیستمی، هر شخص می‌تواند با استفاده از کلید عمومی گیرنده، پیام را رمزگذاری کند اما آن پیام رمزگذاری شده فقط با کلید خصوصی گیرنده قابل رمزگشایی است.
آراس‌ای به‌طور کلی از دو کلید تشکیل می‌شود. کلید عمومی و کلید خصوصی. کلید، عددی ثابت است که در محاسبات رمزنگاری استفاده می‌شود. کلید عمومی برای همه معلوم بوده و برای رمزنگاری پیام استفاده می‌شود. این پیام فقط توسط کلید خصوصی باز می‌شود. به بیان دیگر همه می‌توانند یک پیام را رمز کنند اما فقط صاحب کلید خصوصی می‌تواند پیام را باز کند و بخواند.