کلنی
معنی کلمه کلنی در لغت نامه دهخدا

کلنی

معنی کلمه کلنی در لغت نامه دهخدا

کلنی. [ ک ُ ل ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) سرزمینی که گروهی از جای دیگر بدانجا کوچ کنند. مهاجرنشین. مستعمره. ( فرهنگ فارسی معین ).
کلنی. [ ک ُ ل ُن ْی ْ ] ( اِخ ) رجوع به کلن شود.

معنی کلمه کلنی در فرهنگ معین

(کُ لُ ) [ فر. ] (اِ. ) سرزمینی که گروهی از جای دیگر بدان جا کوچ کنند. مهاجرنشین ، مستعمره .

معنی کلمه کلنی در فرهنگ عمید

۱. سرزمینی که جمعی از مردم دیگر به آنجا کوچ کرده باشند، مستعمره، مهاجرنشین.
۲. (پزشکی ) مجموعه ای شامل میلیون ها باکتری که محصول تکثیر چند باکتری است و ممکن است با چشم دیده شود.

معنی کلمه کلنی در فرهنگ فارسی

شهریست در [ پروس - رنان ] کشور فدرال آلمان در ساحل رودخانه راین دارای ۱٠۱۴٠٠٠ تن جمعیت و کلیساهای عالی بسبک گتی این شهر را رومیان بنا کردند . صنایع بافندگی شیمیایی آبجوسازی شیشه گری مکانیکی آن رونق دارد و دانشگاه آن معروف است . کلن بمناسبت داشتن آبهای معطر مشهور به اودکلنی شهرت بین المللی یافته . در جنگ دوم جهانی نصف آن تخریب شد . پس از جنگ جهانی دوم پایتخت آلمان غربی گردید .
مستعمره، مهاجرنشین، سرزمینی که جمعی ازمردم ازمحل دیگربه آنجاکوچ کرده باشند
( اسم ) سرزمینی که گروهی از جای دیگر بدانجا کوچ کنند مهاجر نشین مستعمره .

معنی کلمه کلنی در دانشنامه عمومی

کلنی (زیست شناسی). یک کلنی یا پرگنه در زیست شناسی ( انگلیسی: Colony ) ، متشکل از دو یا چند یکهٔ خاص ( Conspecific ) است که با هم یا در ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر زندگی می کنند یا به یکدیگر وابسته هستند. این ارتباط معمولاً برای منافع متقابل مانند دفاع پرمایه تر یا توانایی حمله به طعمه های بزرگتر است. این مجموعه یا خوشه ای از سلول های یکسان ( کلن ) بر روی سطح ( یا درون ) یک محیط جامد است که معمولاً از یک سلول واحد مشتق می شود، مانند کلنی باکتری ها که به این شکل هستند. در مقابل، ارگانیسم های انفرادی ( solitary organisms ) موجوداتی هستند که در آن همهٔ یکه ها به طور مستقل زندگی می کنند و هر کدام همهٔ عملکردهای لازم برای زنده ماندن و تولید مثل را دارند.
کلنی ها، در زمینهٔ توسعه و گسترش، ممکن است از دو یا چند موجود زنده واحد ( یا منفرد ) تشکیل شده باشند یا موجوداتی مدولار باشند. ارگانیسم های واحد تکامل مشخصی دارند ( مراحل زندگی را تعیین می کنند ) از یاخته تخم به شکل بالغ و یکه ها یا گروه هایی از افراد ( کلنی ها ) از نظر بصری متمایز هستند.
ارگانیسم های مدولار از طریق تکرار مکرر ماژول های یکسان ژنتیکی ( یا یکه ها ) دارای اشکال رشد نامشخص هستند ( مراحل زندگی تنظیم نشده اند ) و تشخیص بین کلنی به طور کلی و ماژول های موجود در آن دشوار است. در حالت دوم، ماژول ها ممکن است عملکردهای خاصی در کلنی داشته باشند.
کلنی (سوئیس). کُلُنی ( به فرانسوی: Cologny ) بخشی در کانتون ژنو در کشور سوئیس، با سابقهٔ پیشینهٔ باستان شناسی از دوران نوسنگی است.
از کلنی برای نخستین بار در سال ۱۲۰۸ به عنوان «کلنیه» ذکر شده است.
قدیمی ترین اثر سکونتگاه در این منطقه یک روستای نوسنگی کنار دریاچه است که در نزدیکی روستای لابلوت کشف شده است. منطقه دریاچه ژنو در سدهٔ دوم توسط رومیان فتح شد. آنها در طول ۲ قرن اقامت خود جاده ای از کورسیه از طریق منطقهٔ کلنی به فرانتنکس ساختند.
در طول قرون وسطی، پیش از اینکه توسط اسقف ژنو تصاحب شود، بخشی از سرزمین های کنتهای ژنو بود. کلیسای روستای سنت پیتر در سال ۱۴۰۶ در زیر بخش وندوورس قرار گرفت و نشان می دهد که احتمالاً پیش از قرن پانزدهم ساخته شده است. در سال ۱۵۳۶، کلنی به ایمان جدید اصلاحات پروتستانی پیوست، زیرا ژنو در نزدیکی مرکز اصلاحات شد. دو سال بعد، در ماه مه ۱۵۳۸، قراردادی بین برن و ژنو، کلنی را در شهر ژنو قرار داد.
در اواخر قرن شانزدهم و تا قرن هفدهم، تعدادی از ناشران ژنو به کلنی نقل مکان کردند یا دفاتری را در کلنی تأسیس کردند. با ادعای کلنی یا «Colonia Allobrogum» به عنوان محل انتشار، آنها توانستند قوانین فرانسه را که کتاب ها را از ژنو ممنوع می کرد، دور بزنند. با شروع قرن هجدهم، کلبه های زیبا در امتداد سواحل دریاچه ژنو در کلنی پدید آمدند. یکی از مشهورترین ویلا دیوداتی که در آن لرد بایرون، جان پولیدوری، مری شلی و پرسی بیش شلی بخشی از سال را بدون تابستان در سال ۱۸۱۶ گذراندند. به دلیل آب و هوای بد، مهمانان روزها را در داخل خانه سپری کردند و داستان های ترسناکی را برای یکدیگر تعریف کردند. فرانکنشتاین مری شلی و خون آشام جان پولیدوری، اولین داستان خون آشام مدرن، هر دو نتیجه گرفتند.
معنی کلمه کلنی در فرهنگ معین
معنی کلمه کلنی در فرهنگ عمید
معنی کلمه کلنی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کلنی در دانشنامه عمومی

معنی کلمه کلنی در ویکی واژه

سرزمینی که گروهی از جای دیگر بدان جا کوچ کنند. مهاجرنشین، مستعمره.

جملاتی از کاربرد کلمه کلنی

قال قتادة فلمّا نزلت هذه الآیات قال رسول اللَّه (ص): «اللهم لا تکلنی الی نفسی طرفة عین».
با هوای نفس خود یکدم م ساز لاتکلنی بشنو از دریای راز
آستانه انقراض برای زیست‌شناسان حفاظت هنگام مطالعه یک گونه در یک بافت جمعیتی یا فراجمعیت مهم است زیرا نرخ کلنی‌سازی باید بزرگ‌تر از نرخ انقراض باشد، در غیر این صورت کل موجودیت پس از رسیدن به آستانه منقرض خواهد شد.
واکلنی لم یکفی فیض عبرتی دخلت لا بکی من جمیع جوارحی
کلنی‌های این قارچ در ابتدا سفید تا زرد رنگ است که با پیدایش کونیدی سیاه رنگ می‌شود و عامل شایع اتومایکوزیس یا عفونت قارچی گوش محسوب می‌شود.
ولا تکلنی الی انفسی فتخذلنی یا من علیه لدی الاهوال متکلی
رهی ندارم بغیرکویت، الیک رجعی، لدیک زلفا فلا تکلنی الی سواکا، الستُ شیب و لست شابا
گفت جاء به من لم یکلنی الی حجرک این آن کس آورد که مرا با سنگ تو نگذاشت.
و حاجتی فیک یا الی! ان لا تکلنی الی غرور
استرپتوکوک‌ها بر اساس ویژگی‌های همولیتیک (همولیز خون) طبقه‌بندی می‌شوند. گونه‌های آلفا همولیتیک موجب اکسیداسیون آهن در گلبول‌های قرمز می‌شوند و آگار خون دار را سبزرنگ می‌نمایند. گونه‌های بتاهمولیتیک موجب از هم گسیختگی کامل گلبول‌های قرمز می‌شوند بطوریکه ناحیه‌ای عاری از گلبول‌های قرمز در اطراف کلنی باکتری در آگار خون دار دیده خواهد شد. گونه‌های گاما همولیتیک، هیچ نوع همولیزی تولید نمی‌کنند.
... ثمّ قال: «وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبی‌» همانست که گفت: «وَ آتَی الْمالَ عَلی‌ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی‌» جای دیگر گفت: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی‌ حَقَّهُ» مؤمنانرا در آموخت که پیوستن رحم نه همه بسلام زبان و پرسیدن ایشانست که ببذل احسانست و درست است خبر که یکی از مصطفی (ص) پرسید که برّ با که کنم؟ گفت با مادر خویش، گفت پس با که؟ گفت با پدر خویش، گفت دیگر با که؟ گفت: الاقرب فالاقرب هر که با تو نزدیکتر ببرّ تو اولیتر. درین خبر، مادر را مقدّم کرد بر پدر و بر حق پدر بیفزود زیرا که به برّ مادر اولی‌تر و بطاعت پدر. و در خبری دیگر گفت: امّک و اباک و اختک و اخاک ثمّ ادناک فادناک. سدیگر خبر درین معنی آنست که مصطفی (ص) را پرسیدند از نفقات گفت: «زوجتک تقول اطعمنی او طلقنی و مملوکک یقول اطمعنی او بعنی و ابنتک تقول الی من تکلنی».
لاتکلنی گفت خیر الانبیا وا ن هل با نفس ما را ای خدا