کلاه و کمر
معنی کلمه کلاه و کمر در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه کلاه و کمر
ترا داد یزدان کلاه و کمر دگر شاه کیخسرو دادگر
توی خلعت ایزدی بخت را کلاه و کمر بستن و تخت را
شهش داد اسب و کلاه و کمر یکی جوشن و تیغ و خود و سپر
جامع فضل و کرم صاحب سیف و قلم زینت تیغ و علم زیب کلاه و کمر
فتاده در آن بحر خون بی حساب کلاه و کمر همچو موج و حباب
سپه کشان پسرانرا ز بهر خدمت او همی دهند هم از کودکی کلاه و کمر
جوانان و من زنده با پیر سر مرا شرم باد از کلاه و کمر
همان تاج و تخت و کلاه و کمر چه گرز و چه جوشن چه تیغ و چه سر
ز اسپ و پرستنده و سیم و زر ز مهر و ز تخت و کلاه و کمر
که زیبا بود بخشش و بخت را کلاه و کمر بستن وتخت را