کفاش

معنی کلمه کفاش در لغت نامه دهخدا

کفاش. [ ک َف ْ فا ] ( ص ، اِ ) کفشدوز و کفش فروش. ( ناظم الاطباء ). اسکاف. کفشگر. حذاء. ارسی دوز.لالکایی. ( یادداشت مؤلف ). کفاش بر وزن صراف کلمه ای است که از ماده فارسی بر وزن عربی ساخته اند. ( نشریه دانشکده ادبیات تبریز، سال اول شماره 10 ص 34 ).

معنی کلمه کفاش در فرهنگ معین

(کَ فّ ) (ص . اِ. ) آن که کفش دوزد و فروشد، کفشدوز.

معنی کلمه کفاش در فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) آنکه کفش دوزد و فروشد کفشدوز

معنی کلمه کفاش در ویکی واژه

calzolaio
آن که کفش دوزد و فروشد، کفشدوز.

جملاتی از کاربرد کلمه کفاش

از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به مارکتا لازاروا و شاهدخت یاسننکا و کفاش پرنده اشاره کرد.
آلفرد بستر متولد منهتن، نیویورک در ۱۸ دسامبر سال ۱۹۱۳ است. پدر او جیمز، کفاش و اولین نسل از آمریکایی‌های اصالتاً اطریشی بود.
ادیسون براون، در ۲۱ فوریهٔ سال ۱۸۳۰ میلادی در نیوباری غربی ماساچوست به دنیا آمد. پدری وی، ادیسون براون پدر- که شغل کفاشی داشت- و مادرش بابسون گریفین، صاحب پنج فرزند بودند. ادیسون براون بزرگترین فرزند خانواده بود. پدر و مادر وی هر دو از نسل نخستین مهاجرانی بودند که به ماساچوست آمده بودند. او در کودکی وارد مدرسه تک‌کلاسهٔ نیوبوری غربی شد و در سن ۱۲ سالگی به آموزش خود در آنجا پایان داد، همچنین براون در سال ۱۸۴۳ تحصیلات خود را در زمینه‌هایی چون زبان لاتین، فیزیک، جبر و فلسفه آغاز کرد.
این امامزاده در منتهی‌الیه شرقی بازار کفاش ها واقع است که از غرب به خیابان خیام و از جنوب شرقی به پاچنار متصل می شود.