کشندگی

معنی کلمه کشندگی در لغت نامه دهخدا

کشندگی. [ ک َ / ک ِ ش َ دَ /دِ ] ( حامص ) حالت و عمل کَشنده. ( یادداشت مؤلف ).
کشندگی. [ ک ُ ش َ دَ / دِ ] ( حامص ) حالت و عمل کُشنده. ( یادداشت مؤلف ). || قتال. جدال. خونریزی. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه کشندگی در فرهنگ فارسی

حالت و عمل کشنده یا قتال . جدال

جملاتی از کاربرد کلمه کشندگی

عفونت با نگلیریا نادر است اما «میزان کشندگی»[پ] این بیماری بسیار بالاست.
ویروسی که سبب آلودگی انسان شده‌است، قدرت کشندگی بالایی دارد.
در شوروی سابق و هم‌زمان با اوج‌گیری جنگ ویتنام، مطالعات بر روی نسل جدید سلاح‌ها آغاز شد. روسها با مطالعه بر روی اسلحه ام-۱۶ آمریکایی و مهمات جدید ۴۵*۵٫۵۶ میلی‌متری آن اسلحه آکا-۷۴ و مهمات ۳۹*۵٫۴۵ میلی‌متری را توسعه دادند. این مهمات به نسبت مدل قبلی روسی یعنی ۳۹*۷٫۶۲ میلی‌متری سبک‌تر بوده و از کشندگی بیشتری در برابر انسان برخوردار بود. اما ضریب نفوذ ان در اجسام سخت کمتر از نمونه اصلی بود