کشفیات

معنی کلمه کشفیات در لغت نامه دهخدا

کشفیات. [ ک َ فی یا ] ( ع اِ ) ج ِ کشفیة، کشف شده ها. مکشوفات. پیدا شده ها. اختراعات.

معنی کلمه کشفیات در فرهنگ فارسی

جمع کشفیه

جملاتی از کاربرد کلمه کشفیات

در زمینهٔ ساخت اندام‌های مصنوعی با رجوع به کشفیات پزشکی یونانیان و رومیان، رنسانس به تعبیری تولد دوباره ساخت این اعضای مصنوعی بود. اندام‌های ساختگی در این دوره به‌طور کلی از آهن، فولاد، مس و چوب ساخته می‌شدند.
کشفیات آی خانم همچنین دیدگاه جدیدی در مورد تأثیر فرهنگ یونان در شرق می‌دهد، و تأثیر یونانیان را در توسعه هنر یونانی بودایی تأیید می‌کند.
با کشفیات دانشمندان در غارهای هوتو و کمربند، گواهی بر زندگی انسان‌ها در ۷۵ هزار سال پیش در مازندران است؛ همچنین باستان‌شناسی در گوهرتپه، ثابت کرد مازندران و گلستان بیش از ۵ هزار سال پیشینه تمدن شهری دارند. مازندران یکی از پایگاه‌های باستان‌شناسی در منطقه خاورمیانه است و در فرهنگ‌سازی و تمدن شهرنشینی مردم در ایران نقش ایفا کرده است.