کش و فش. [ ک َ ش ُ /ک َش ْ ش ُ ف َ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) کر و فر. دبدبه وجاه و جلال. شأن و تجمل. ( از آنندراج ) : ما مرید جبه ودستار و کش و فش نه ایم نیست واعظ جز نبی و آل پاکش پیر ما.واعظ ( از آنندراج ).|| ( اِ صوت ) خش و خش. خش و فش.
معنی کلمه کش و فش در فرهنگ معین
(کَ شُ فَ ) (اِمر. ) شان و شوکت ، کروفر.
معنی کلمه کش و فش در فرهنگ عمید
۱. ناز، عشوه. ۲. کرّوفر، شٲن و شوکت.
معنی کلمه کش و فش در فرهنگ فارسی
( اسم ) شان و شوکت کر و فر : ( ما مرید جبه و دستار و کش و فش نه ایم نیست واعظ . جز نبی و آل پاکش پیر ما ) . ( رفیع واعظ )
جملاتی از کاربرد کلمه کش و فش
عابدی با شد و مد و کش و فش بهر ترسا بچهای شد، بادهکش
همه، حدیث جماع و رباب باید گفت همه، حکایت کش و فشار باید کرد
تا کش و فش و عمامه را ته نکنی سیر فلک و ستاره و مه نکنی
ما مرید جبه و دستار و کش و فش نه ایم نیست واعظ جز نبی و آل پاکش پیر ما
گفت با کی نی روم باکش و فش سوی دارالشرع فردا غم مکش
از هوس بگذر! رها کن کش و فش پا ز دامان قناعت، در مکش