کش دادن

معنی کلمه کش دادن در لغت نامه دهخدا

کش دادن. [ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) دراز کردن یا کشیدن. تطویل. ( یادداشت مؤلف ). || دراز کردن چیزی را یا مطلبی را. ( یادداشت مؤلف ). کاری که ممکن است بزودی پایان یابداز روی غرض طولانی کردن. طول دادن. اطالة. مطاوغة.
کش دادن. [ ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) کش گفتن در بازی شطرنج یعنی شاه در خطر است. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به کش و رجوع به کشت شود.

معنی کلمه کش دادن در فرهنگ معین

(کِ. دَ ) (مص م . ) (عا. ) طول دادن ، طولانی کردن .

معنی کلمه کش دادن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) کش موضوعی ( کلامی ) را . طول دادن آنرا : اصولا این مسئله ای بود که نمیشد یعنی صلاح نبود که کشش داد .

معنی کلمه کش دادن در ویکی واژه

(عا.)
طول دادن، طولانی کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه کش دادن

شاه در گفتار کودک گرم خواب که ز نوک ناوکش دادند آب
شستند به آب دیده پاکش دادند ز خاک هم به خاکش