کروشه

معنی کلمه کروشه در لغت نامه دهخدا

کروشه. [ ک ُ / ک ِ رُ ش ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) قلاب. دو خط عمود موازی با دو پیش آمدگی از دو سر هر خط به سوی داخل برای ممتاز ساختن مطلب داخل آن. نوعی پرانتز که برای الحاق مطلبی به متن مورد استفاده قرار دهند بدین شکل : [ ].

معنی کلمه کروشه در فرهنگ معین

(کُ ش ) [ فر. ] (اِ. ) نوعی پرانتز به شکل ] [ ، قلاب (فره ).

معنی کلمه کروشه در فرهنگ عمید

علامتی به شکل [] که می توان به جای پرانتز یا برای در پرانتز قرار دادن عبارتی که درون پرانتز قرار دارد، به کار برد.

معنی کلمه کروشه در فرهنگ فارسی

چنگک، قلاب پرانت باین شکل
( اسم ) نوعی پرانتز بشکل .

معنی کلمه کروشه در فرهنگستان زبان و ادب

{bracket} [ریاضی] نمادی به شکل [] که هرگاه در طرفین یک عبارت ریاضی، که معمولاً متشکل از کمان است، قرار گیرد مقصود حاصل آن عبارت است متـ . قلاب

جملاتی از کاربرد کلمه کروشه

هنگامی که توان برای اولین بار در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی معرفی شد، توان مقدم بر جمع و ضرب شد. در نتیجه ۲۸ = ۲ ۵ + ۳ و ۷۵ = ۲ ۵ × ۳. برای تغییر اولویت از یک خط بالا (یک خط رو یا خط زیر) استفاده می‌شد. اما امروز از پرانتز یا کروشه استفاده می‌شود و بصراحت دلالت بر اولویت عبارت داخل پرانتز برای ارزیابی دارد. در نتیجه ۲۰ = ۴ × (۳ + ۲) که به اجبار الویت جمع بیشتر از ضرب شده با ۶۴ = ۲(۵ + ۳) که به اجبار الویت جمع بیشتر از توان شده‌است.