کردو
معنی کلمه کردو در لغت نامه دهخدا

کردو

معنی کلمه کردو در لغت نامه دهخدا

کردو. [ ک َ ] ( اِ ) شاخی را گویند که از درخت بریده شده باشد. ( آنندراج ). شاخه بریده شده از درخت. ( ناظم الاطباء ). کردوخاله ؛ در گیلکی شاخه دراز نوک برگشته که برای کشیدن دلوآب و آفتابه از چاه به کار رود. ( حاشیه برهان چ معین ). کرته خاله. || نهال که از بیخ درخت روییده و ریشه دارد و باغبان آن را کنده جدا کارد. مومَه. پاجوش که جدا کنند از درخت و جدا کارند. ( یادداشت مؤلف ): البتیله ؛ کردوی خرما که جداکنند نشاندن را. ( مهذب الاسماء ). || مصغر کرد یعنی کرت کوچک. ( ناظم الاطباء ). کرد و آن نام هر یک از پاره های زمین مزروع است که با مرزی از قسمت دیگر جدا کنند سهولت آبیاری را. ( یادداشت مؤلف ) : مساح می باید که از کردو باغ بیرون نیاید تا برزیگر و معمار ارباب حاضر نشوند. ( تاریخ قم ص 108 ).
- امثال :
همدان دورست کردوش نزدیک است . رجوع به کرد، کرت و کرذ شود.
کردو. [ ک َ ] ( اِخ ) قومی که بنابه گفته گزنفون در نواحی شمال دجله ساکن بوده اند. این نام در میان مورخان یونانی صورتهای کَردوک و کردک و کردوخ نیز آمده است. ( از کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص 92، 95 ).

معنی کلمه کردو در فرهنگ معین

(کَ ) (اِ. ) ۱ - شاخه ای که از درخت بریده باشند. ۲ - بخشی از مزرعه که کنارهای آن را بلند کنند تا آب در آن نشیند و در میان آن سبزی کارند یا زراعت کنند.

معنی کلمه کردو در فرهنگ عمید

=کَرْت

معنی کلمه کردو در فرهنگ فارسی

گنزالو دو ژنرال اسپانیایی ( و. شاتودو- مونتیلا ۱۴۵۳ - ف. ۱۵۱۵ م . ) . وی نیروی فرانسه را در [ سرینیول ] شکست داد و بر پادشاهی صقلیه ( سیسیل ) غلبه یافت .
( اسم ) شاخه ای که از درخت بریده باشند . ۲ - بخشی از مزرعه که کنار های آنرا بلند کنند تا آب در آن نشیند و در میان آن سبز ی کارند یا زراعت کنند .

معنی کلمه کردو در دانشنامه عمومی

کردو (پروژه). کرِدو ( CREDO ) که از حروف نخست عبارت Cosmic - Ray Extremely Distributed Observatory گرفته شده است نام یک پروژهٔ علمی است که در پایان ماه اوت سال ۲۰۱۶ از سوی دانشمندان لهستانی از مؤسسهٔ فیزیک هسته ای پن ( PAN ) در کراکوف آغاز شده است. در ادامه پژوهشگرانی از جمهوری چک، اسلواکی، و مجارستان نیز به این پروژه پیوستند. هدف این پروژه شناسایی پرتوهای کیهانی و جستجوی مادهٔ تاریک است. در این پروژه تلاش بر این است که هرچه بیشتر افراد بیشتری را در آن درگیر کند تا با تلاش جمعی بهتر بتوان به مفهوم مادهٔ تاریک پی برد.
با کمک حسگرهای حساس به تصویر و مدول GPS، هر تلفن هوشمندی می تواند به خوبی به عنوان یک آشکارساز پرتوهای دریافتی از فضا کار کند.
کردو (نیایش ). کردو ( به انگلیسی: Credo ) در عبادت مسیحی، عقیده ( به لاتین به معنی: «من باور دارم» ) اعتقادنامۀ نیقیه - قسطنطنیه ای است – یا نسخۀ کوتاهتر و امروزه بیشتر مورد استفادۀ آن، اعتقادنامۀ رسولان – در آیین عشاء ربانی، یا به عنوان دعا، یک متن گفتاری، یا خوانده شده به عنوان سرودهای گریگوری یا سایر تنظیمات موسیقی فُرم مس.
پس از قاعده سازی اعتقادنامۀ نیقیه، استفادۀ اولیه از آن در غسل تعمید بود، که توضیح می دهد که چرا در متن به جای «ما…» از ضمیر مفرد «من …» استفاده می کند. این متن به تدریج در مناجات، ابتدا در شرق و اسپانیا، و به تدریج در شمال، از قرن ششم تا نهم میلادی، گنجانده شد. در سال ۱۰۱۴ میلادی توسط کلیسای رم به عنوان بخشی مشروع از مراسم عبادت پذیرفته شد. در مراسم عشای ربانی غربی مستقیماً بعد از موعظه در تمام یکشنبه ها و آیین تشریفاتی خوانده می شود؛ در جشن های مدرن مراسم مس سنتی لاتین به عنوان شکل خارق العاده ای از آیین رومی، «کردو» در تمام یکشنبه ها، اعیاد ردۀ یکم، اعیاد ردۀ دوم خداوند و باکره مقدس، در روزهای اکتاو کریسمس ( جشن هشت روزه ) خوانده می شود. عید پاک و پنطیکاست ( عید پنجاهه ) ، و در اعیاد «تولد» رسولان و مبشران ( از جمله اعیاد کرسی پطرس قدیس و سنت برنابا ) . در آیین ارتدکس پس از دعای مناجات در هر فرصتی خوانده می شود.
احتمالاً به دلیل تصویب دیرهنگام آن، و طولانی بودن متن ( طولانی ترین در مس متداول ) ، تنظیمات نسبتاً کمی از آن وجود دارد. آنچه در لیبر اوسالیس به عنوان «کردو یک» شناخته می شود ظاهراً به طور گسترده تنها کردو معتبر در نظر گرفته می شود و این عنصر معمولی است که به شدت با یک ملودی مرتبط است. لیبر اوسالیس تنها دارای دو تنظیم دیگر است که به عنوان «کردو پنج» و «کردو شش» تعیین شده اند، که بسیار کمتر از سایر تنظیمات معمولی است.
در تنظیمات موسیقی کردو، مانند گلوریا، خط اول توسط مجری به تنهایی ( کردو در اونوم دئوم ) ( من به خدای واحد اعتقاد دارم ) ، یا توسط یک تکنواز خوانده می شود، در حالی که گروه کُر یا حضار در خط دوم می پیوندند. این سنت در قرون وسطی و رنسانس ادامه یافت و حتی در تنظیمات جدیدتر دنبال می شود. به عنوان مثال، در مس استراوینسکی، یک سولیست آهنگ اول را که از «کردو یک» است، می خواند. در تنظیمات مس دورۀ باروک، کلاسیک و رمانتیک، خط کردو معمولاً برای کل گروه کُر تنظیم می شود، مانند سیمبولوم نیچه نوم ( اعتقادنامۀ نیقیه ) از مس باخ در ب مینور، جایی که آهنگساز از آهنگ عوام به عنوان مضمون یک فوگ استفاده می کند، در مس های بعدی هایدن و میسا سولمنیس از بتهوون.

معنی کلمه کردو در ویکی واژه

شاخه‌ای که از درخت بریده باشند.
بخشی از مزرعه که کنارهای آن را بلند کنند تا آب در آن نشیند و در میان آن سبزی کارند یا زراعت کنند.

جملاتی از کاربرد کلمه کردو

پرده های رواق کردونت شده محرم چو پرده های دراست
الن در خانه عمویش ویلیام ترنان به دنیا آمد. الن سومین فرزند از چهار فرزند خانواده ترنان بود که یکی از پسران این خانواده در سنین پایین از دنیا رفت و یکی از خواهرانش به نام فرانسیس الینور با برادر کوچک رمان نویس آنتونی ترولوپه ازدواج کردو خواهر دیگر او به نام ماریا سوزانا با یکی از اهالی آکسفورد ازدواج کرده و به نام خانم ویلیام رولاند تایلر خوانده می‌شد.
حسامت از سر کردون دون برد شوخی سنانت از سر عالم برآورد شنگی
کردون ز موج صنع حبابی است بی ثبات تا با عدم شود نفسی، بر حباب ده
او با سلوفاس میگرو ازدواج کردو صاحب دو فرزند دختر هستند.
ابراهیم حاج امینی نجف آبادی در سال ۱۳۰۴ در شهرستان نجف آباد به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در نجف آباد به پایان رساند و در سال ۱۳۲۱ به حوزه علمیه اصفهان وارد شد و ادبیات عرب و کتب سطح، منطق، اصول و فقه را گذراند. در سال ۱۳۲۶ برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم هجرت کردوازسیدحسین بروجردی،سیدمحمدتقی خوانساری،سیدمحمدحجت کوهکمری سیدروح الله خمینی فقه و اصول را فرا گرفت در فلسفه اسفاررا نزد سیدمحمد حسین طباطبائی آموخت . او که از سال ۱۳۴۲ اجازه حسبیه و شرعیه داشت،در ابتدای پیروزی انقلاب نیز دو حکم از سید روح‌الله خمینی دریافت کرد.
زلف مشکین بروی بر پوشید روی خود زیر کردو زلف زبر
شعله من دامن کردون بسوخت لطف تو چون آستی اندر فشاند
در نهایت کوریاند'ر با سرقت فضاپیمایی به سمت نزدیکترین سیاره، یعنی زمین پا به فرار گذاشت، که در آنجا با نخستین تجسم از شخصیت رابین و یارانش مواجه شد؛ و در تشکیل تیم ابرقهرمانی تایتان‌های نوجوان به آن‌ها ملحق شد. سپس او به یکی از اعضای اصلی این تیم مبدل گردید و نام مستعار استارفایر را برای خود برگزید و برای سال‌ها در آنجا باقی ماند. استارفایر همچنین به سرعت رابطه‌ای عاشقانه با دیک گریسون، رهبر گروه برقرار کردو اما صاحب دختروپسری به نام‌های جیک گریسون و ماری گریسون شدند. او همچنین تحت نام کوری اندرس، به شکلی حرفه‌ای به کار مدلینگ روی آورد.
موجه دریای طبعش بانگ کوثر کردو گفت تشنه منشین ای فدای زاده دریای من
مرا ز غیرت عشق است منتی، که چو غیر مرا ز دادن دل منع کردو، خود جان داد
بزم کردون صفت از دور قدح تازه و تر چون مه از انجم رخشنده پدیدار سپاه
بگفت این وز پیش شاه برخاست وداعش کردو بهر راه برخاست
عین بیدادی است در دور غمش هرکه آه از جور کردون می‌کند