کراک
معنی کلمه کراک در لغت نامه دهخدا

کراک

معنی کلمه کراک در لغت نامه دهخدا

کراک. [ ک َ ] ( اِ ) مرغی است دم دراز سیاه و سپید و در کنار رودها بود. ( فرهنگ اسدی ). پرنده ای است کبود و سفید و دم دراز که بر لب آب نشیند و دم خود را بجنباندو آن را به عربی صعوه گویند. ( برهان ). مرغ دمسجه. کراکا. ( آنندراج ). دم جنبانک. کراس. ( ناظم الاطباء ). جهانگیری کراک را عقعق دانسته و رشیدی صعوه ، اما هیچکدام با بیان لغت الفرس مطابق نیست چه عقعق ( کلاغ پیسه ) مرغ بزرگی است از خطاف ( پرستوک ) خیلی بزرگتر و صعوه سیاه سفید نیست. ممکن است همان کرک باشد که سمانه است اگرچه با بیان اسدی نمی سازد. ( فرهنگ نظام ). لغت با کرک تجانس دارد. ( حاشیه برهان چ معین ) :
چنان اندیشد او از دشمن خویش
چو باز تیزچنگال از کراکا.دقیقی ( از فرهنگ اسدی ). || بعضی گویند کَرَک است که بودنه باشد و آن پرنده ای است پر خط و خال ، از تیهو کوچکتر که به عربی سلوی و به ترکی بلدرچین خوانند. ( برهان ). کَرَّک. بلدرچین. ( از ناظم الاطباء ) :
سراینده سار و چکاوک ز سرو
جهان در چمنها کراک و تذرو.اسدی ( از فرهنگ جهانگیری ).رجوع به کراکا، کراس ،صعوه و دیگر مترادفات کلمه شود. || بعضی عکه را گویند به این معنی و بضم اول آمده است. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ).

معنی کلمه کراک در فرهنگ معین

(کَ ) (اِ. ) دُم جنبانک ، بلدرچین .

معنی کلمه کراک در فرهنگ عمید

=بلدرچین: سراینده سار و چکاوک ز سرو / چمان بر چمن ها کراک و تذرو (اسدی: لغت نامه: کراک ).

معنی کلمه کراک در فرهنگ فارسی

( اسم ) کرک بلدر چین : [ چنان اندیشد او از دشمن خویش که باز تیز چنگال از کراکا ] . ( دقیقی رودکی ) توضیح : در فرهنگها بمعنی عکه ( کشکرک ) و نیز دم جنبانک آورده اند .

معنی کلمه کراک در دانشنامه عمومی

کراک (پادشاه لهستان). کراکوس یا کراک رهبر قوم له، یک پادشاه افسانه ای لهستان و بنیان گذار شهر کراکوف است.
پاره ای از تاریخ نگاران معتقدند واژه کراک از لغت پیشا اسلاو krakula به معنی صاحب قدرت قضاوت گرفته شده است اما گروهی دیگر نظر دیگری دارند که بیشتر قانع کننده است. آن ها معتقدند این واژه به معنی بلوط است که در نزد آن مردم درختی مقدس بود. تا مدت ها گمان میشد مقبره کراک در تپه کراکوس در شهر کراکوف قرار دارد اما کاوش های باستانشناسی در سال ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۸ هیچ مقبره ای را در آن تپه مکشوف نکرد.
کراک (سازه). کراک ( انگلیسی: Cruck ) یا قاب کروک ( به انگلیسی: crook frame ) نوعی الوار چوبی خمیده و بلند است که دو تا از آن به عنوان تیر سازه ای بام ساختمان را نگه می داشت. از کراک مخصوصاً در معماری بومی انگلستان استفاده می شد. این کراک ها معمولاً روی زمین به هم متصل می شدند و سپس سر پا می گشتند.
معنی کلمه کراک در فرهنگ معین

معنی کلمه کراک در دانشنامه آزاد فارسی

کِراک (crack)
نامی عامیانه برای مادۀ شیمیایی حاصل از (بی کربنات) کوکائین. به شکل کلوخه های بلوری و سفت است. ابتدا آن را گرم می کنند و سپس دودش را تنفس می کنند. کراک به شدت اعتیادآور است و اولین بار در اوایل دهه ۱۹۸۰، در سان فرانسیسکو مصرف شد. استعمال آن به مرگ افراد بسیاری منجر شده است، اما در تجارت غیرقانونی مواد مخدر سهم فراوانی دارد، زیرا از کوکائین ارزان تر است.

معنی کلمه کراک در ویکی واژه

دُم جنبانک، بلدرچین.

جملاتی از کاربرد کلمه کراک

کبر باشد فوقیت بر دیگری هر کراکین وصف شد، باشد خری
همچنین امروزه مدارسی در لهستان وجود دارند که اخیراً رشته‌هایی را افتتاح یا اضافه کرده‌اند که زبان و فرهنگ ارمنی را هم به صورت منظم و هم به صورت تکمیلی در دو شهر ورشو و کراکوف تعلیم می‌دهند.
در شمال سپاه پوزنان وظیفه حفاظت از لهستان بزرگ و در جنوب سپاه کراکوف وظیفه حفاظت از سیلزی علیا را به عهده داشتند که در میان آن‌ها سپاه ووچ وظیفه داشت تا جلوی حرکت نیروهای آلمانی به سمت شهر ووچ را گرفته و پوششی برای سپاه پروسی که ذخیره بود فراهم آورد تا بتواند نیروهای خود را سازماندهی نماید.
چشم بیمار تو دانند کراکرده خراب دردمندان که ز دل ترک سلامت کردند
گر فرستی ای بسا شکراکه من از تو گویم با صغیر و با کبیر
آبشار کراکول از جاذبه‌های گردشگری بزرگ برزیل است و دومین جاذیه گردشگری طبیعی برزیل (بعد از آبشار ایگوازو) محسوب می‌شود. در سال ۲۰۰۹ آبشار کراکول بیش از ۲۸۹٬۰۰۰ گردشگر را به خود حذب کرد.
در هنگام تهاجم آلمان به لهستان در سال ۱۹۳۹ سیلینگ به فرماندهی سپاه کراکوف انتخاب گشت که محور اصلی دفاع لهستان بود. وظیفه این سپاه ایجاد تأخیر در مقاومت نیروهای آلمانی به سمت شرق از طریق شمال کوه‌های کارپات و دفاع از ناحیه صنعتی سیلزی علیا بود. این سپاه شامل ۴ لشکر پیاده‌نظام (لشکر ۶، ۷، ۲۳ و ۲۵)، دو لشکر پیاده‌نظام کوهستانی (لشکرهای ۲۱ و ۲۲)، یک تیپ کوهستانی، یک تیپ سواره‌نظام موتوریزه و یک تیپ سواره‌نظام عادی بود. این نیرو جنوب‌غربی‌ترین سپاه لهستان بود که در شمال آن سپاه ووچ و در جنوب شرق آن سپاه کارپاتی عمل می‌کردند.
و عن ابن مسعود: انّ رسول اللَّه (ص) نام علی حصیر فقام و قد اثر فی جسده، فقال ابن مسعود: یا رسول اللَّه لو امرتنا ان نبسط لک و نعمل، فقال: «ما لی و للدنیا و ما انا و الدنیا الّا کراکب استظل تحت شجرة ثم راح و ترکها».
اینست که مصطفی (ص) گفت: «ما مثلی و مثل الدّنیا الّا کراکب، نال فی ظلّ شجرة ثمّ راح و ترک»
تَنبُل نداشت سود کرا عزم او شکست افسون نداشت سود کراکین اوگزید
آکادمی موسیقی در کراکوف دومین کالج موسیقی در لهستان از لحاظ قدمت است که در سال ۱۸۸۸ بنا نهاده شد.
خدای داند اگر آن، بها به نیم سخن کراکند وگر آن خود هزار دینار است
کراکه‌گامی محکم شود به مرکز عشق به ‌گرد چنبر هستی چمان چو پرگارست
عطارپور در طی سال‌های فعالیت خود با آثارش برگزیده جشنواره‌های معتبری همچون کراکو، گوانگ‌ژو، فجر، سینماحقیقت، خانه سینما شده است و در آثاری همچون «خلیج فارس»، «از شمس تا شمس»، «پرسپولیس شیکاگو»، «آسمان سیاه شب»، «پروانه‌های پشت دیوار» به عنوان «کارگردان»، «تهیه‌کننده»، «نویسنده فیلمنامه» حضور داشته است.
لَئن کَلَّ عن کشف سرّی لسانی ینادی بذکراک قلبی جها را
چهل و یکمین نشست کمیته میراث جهانی یونسکو در ژوئیه ۲۰۱۷ در شهر کراکوف لهستان برگزار شد که طی آن شهر الخلیل مرکز استان الخلیل در سرزمین‌های فلسطین به عنوان میراث جهانی به ثبت رسید.
هر کراکین غلامان علی در دل بود گر برادر باشدم گویم گناه مادر است
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال استوا بخارست، باشگاه فوتبال ترومسو، باشگاه فوتبال ویکتوریا پلزن، باشگاه فوتبال ویسوا کراکوف، و اف‌سی دالاس اشاره کرد.