کرانه‌ای

تا جا گرفت خیل خیالت میان جان غم رو نهاد سوی من از هر کرانه‌ای

و حقیقت زکوة گزاردِ شکر نعمت بود هم از آن جنس نعمت و تندرستی نعمتی عظیم است و هر عضوی را زکاتی است و آن آن است که کل اعضای خود را مستغرق خدمت و مشغول عبادت دارد و به هیچ لهو و لعب نگراید تا حق زکات نعمت گزارده باشد. پس نعمت باطن را نیز زکات باشد و حقیقت آن را احصا نتوان کرد از بسیاری که هست. پس مر آن را نیز زکاتی باید اندر خور آن، و آن عرفان نعمت بود ظاهری و باطنی. و چون بنده بدانست که نعمت حق تعالی بر وی بی کران است، شکر بیکرانه‌ای مر زکات نعمت بیکرانه را واجب بود.

به سعی بازوی تسلیم در محیط توکل شناورم به امید کرانه‌ای که ندارم

گیرم که خود عراقی، شکرانه، جان فشاند در پیش آن چنان رو، شکرانه‌ای چه سنجد؟

هر نفس از کرانه‌ای ساز کنی بهانه‌ای هر نفسی برون کشی از عدمی هزار فن

گر مرا در عشق خود فانی کنی باقیت بر جان من شکرانه‌ای است

از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به گفتار پایانی نورنبرگ، خاکستر، از دوشنبه‌ها بیزارم و کرانه‌ای دیگر اشاره کرد.

میانه بخت دلم گر کرانه‌ای گیرد بلای صحبت خوبان بهانه‌ای گیرد

از مسمی کس نخواهد یافت هرگز شمه‌ای گر به تو اسمی رسد واجب بود شکرانه‌ای

نهنگ‌های قاتل در همهٔ اقیانوس‌ها و بیشتر دریاها یافت می‌شوند. به دلیل گسترهٔ زیاد پراکندگی آن‌ها، تخمین تعداد ساکنان مناطق گوناگون جهان مشکل است. با این حال روشن است که آن‌ها عرض‌های جغرافیایی بالاتر کره زمین و نیز مناطق کرانه‌ای را به آب‌های لجه‌ای ترجیح می‌دهند.

عمریست تا به درد محبت فسانه‌ایم چون سایه ز آفتاب طرب بر کرانه‌ایم

هر ذره در طریق وفای تو منزلی هر قطره از محیط خیالت کرانه‌ای‌ست