معنی کلمه کدیر در لغت نامه دهخدا
کدیر. [ ک ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کلرودپی بخش مرکزی شهرستان نوشهر، کوهستانی و سردسیر، آب آن از چشمه ، شغل اهالی زراعت و گله داری است. سکنه دایم آنجا نزدیک 100 تن است ، اما در تابستان اکثر سکنه قراء پاشاکلا، نارنجک بن ، نوش و خضر تیره به این ده می آیند و سکنه آن به 500 تن می رسد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
کدیر. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است در ناحیه رویان و رستمدار. هنگامی که ملک کیومرث بن بیستون ( 807- 857 هَ. ق ) اهالی رویان و رستمدار را مجبور ساخت که مذهب تسنن را ترک گویند و به مذهب شیعه درآیند، سکنه کدیر با دادن 800 رأس قاطر مجاز شدند که در مذهب تسنن باقی بمانند و تا دو قرن بعد از آن تاریخ مردم سنی مزبور در قریه کدیر مقیم بودند. ( از ترجمه سفرنامه مازندران رابینو ص 34 ).