کتاب
معنی کلمه کتاب در لغت نامه دهخدا

کتاب

معنی کلمه کتاب در لغت نامه دهخدا

کتاب. [ ک ِ ] ( ع مص ) کَتب. کِتابَة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). کِتبَة. ( اقرب الموارد )( متن اللغة ). نبشتن و یقال کتبت بالقلم. ( از منتهی الارب ). نگاشتن لفظ به حروف هجاء در چیزی ، مانند خط. ( اقرب الموارد ). || فرمان راندن. کتب علیه کذا؛ فرمان داد و حکم کرد بر او. ( متن اللغة ). || کتاب شی ٔ، جمع کردن آن. ( از متن اللغة ). و رجوع به کَتب و کِتابَة وکِتبَة شود. || آزاد کردن غلام و کنیزک به معاوضه مال ایشان. ( آنندراج ). بنده بدو بازفروختن.( ترجمان القرآن جرجانی ص 81 ). رجوع به کتابت شود.
کتاب. [ک ِ ] ( ع اِ ) نامه. ج ، کُتُب ، کُتب. ( منتهی الارب ). آنچه در آن نویسند، تسمیة بالمصدر سمی به لجمعه ابوابه و فصوله و مسائله. ( از اقرب الموارد ). سِفر. ( دهار ) ( نصاب ). مجموعه خطی یا چاپی. ( فرهنگ فارسی معین ).اجتماع چند جزو نوشته شده یا چاپ شده که آنها را بهم منضم کنند و به یکدیگر متصل نمایند. تصنیف. تألیف. ( ناظم الاطباء ). اوراق چاپ شده و گرد آمده در یک مجلد که به هم چسبیده یا ته دوزی شده باشد. در لغت نام است هر نوشته را و فرق بین آن و رساله آن است که در لفظ کتاب و مفهوم آن تمامیت منظور است و در رساله منظور نیست. در اصطلاح مصنفان کتاب ، اطلاق شود بر طایفه ای از الفاظ که دلالت کند بر مسائل مخصوص از جنس واحد و در غالب اوقات تحت آن جنس یا بابهایی که دال بر انواعی از آن مسائل باشد قرار می گیرد یا فصلهایی که دلالت کننده باشد بر اصناف و یا غیر آن. ( کشاف اصطلاحات الفنون ) : بر خط بوحنیفه چند کتاب دیده بود. ( تاریخ بیهقی ). اگر این کتاب دراز شود و خوانندگان را از خواندن ملالت افزاید طمع دارم بفضل ایشان که مرا از مبرمان نشمارند. ( تاریخ بیهقی ). من در مطالعت این کتاب تاریخ از فقیه بوحنیفه اسکافی درخواستم تاقصیده ای گفت. ( تاریخ بیهقی ). چهره را چون صفحه کتاب کتاب دیگرگون نمود. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 452 ).
نه محقق بود نه دانشمند
چارپایی بر او کتابی چند.سعدی.- کتاب آبی ؛ ( نزد مردم انگلیس ) معادل کتاب زرد در فرانسه و کتاب خاکستری در بلژیک و کتاب سبز در ایتالیا و کتاب نارنجی در روسیه و کتاب سرخ در اتریش و کتاب سفید در آلمان. این نامهامأخوذ است از رنگ جلد کتب مذکور و بر مجموعه اسناد سیاسی که در مجلس شوری توزیع شود اطلاق گردد. ( از فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه کتاب در فرهنگ معین

(کِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - نوشته ، مکتوب . ۲ - مجموعه چاپی یا خطی از موضوعات مختلف .
(کُ تّ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ کاتب ، نویسندگان .

معنی کلمه کتاب در فرهنگ عمید

۱. نوشته.
۲. اوراق چاپ شدۀ جلدشده.
۳. [قدیمی، مجاز] قرآن.
۴. [قدیمی] نامه.
* کتاب مقدس: کتابی مشتمل بر عهد عتیق (تورات ) و عهد جدید (انجیل ) و کتاب های دیگر از پیامبران بنی اسرائیل.
۱. [جمعِ کاتب] =کاتب
۲. دبستان، مکتب.

معنی کلمه کتاب در فرهنگ فارسی

نوشته، اوراق چاپ شده مجلد، جمع کاتب
( اسم ) ۱ - جمع : کاتب نویسندگان : [ و اگر اندر اشارتی دینی یا اندر عبارتی تاویل لفظی یا نکته ای یابد که آن میان فضئ نام آور دنیا وی از ادبا و شعرا و کتاب معروف نیست ... ] . ( جامع الحکمتین ) ۲ - ( بمعنی مفرد ) مکتب دبیرستان : [ رو به کتاب انبیا یک چند برخود این جهل و این ستم مپسند ] . ( حدیقه ) توضیح گاه بضرورت شعر بتخفیف استعمال شود : [ مرغان چون طفلکان ابحدی آموخته بلبل الحمد خوان گشته خلیف. کتاب ] . ( خاقانی )
نگاشتن لفظ به حروف هجائ در چیزیفرمان راندن

معنی کلمه کتاب در دانشنامه عمومی

کِتاب مجموعه ای از برگه های نوشته شده، مصوّر، چاپ شده یا صفحه های خالی ( صفحه سپید و نانوشته ) است؛ که می تواند از جوهر، کاغذ ( ورق ) ، پوست حیوانات یا مواد دیگر ( چسب، نخ و… ) ساخته شود.
معمولاً از یک طرف به یکدیگر محکم شده یا وصل می شوند. هر برگه در کتاب، ورق و هر سمت یا روی هر ورق، صفحه نامیده می شود.
به جلد کردن کتاب به اصطلاح صحافی گفته می شود. اندازه کتاب ها گوناگون است. در ایران، قطعِ رحلی، وزیری و جیبی ( و در دوران اخیر قطع رقعی ) از مشهورترین قطع های کتاب است. کوچک ترین کتاب دنیا یک انجیل است که در موزهٔ کلیسای وانک اصفهان نگهداری می شود. اولین کتاب به زبان فارسی در هند و به دست یک ارمنی به زیور طبع آراسته شده است. از انواع دیگر کتاب، کتاب دیجیتالی ( به انگلیسی: e - Book ) است که کتاب در قالب بسته های نرم افزاری مانندِ پی دی اف یا ئی پاب ارائه می شود که وسایلی نیز به نام کتابخوان الکترونیکی مانندِ آمازون کیندل برای خواندن آن به کار می رود. نمونهٔ دیگری از کتاب غیرِ چاپّی کتاب صوتی است، یعنی کتاب هایی که توسط فرد یا افرادی خوانده و گاهی به صورت نمایشنامه اجرا می شوند. این کتاب ها ممکن است با موسیقی و افکت همراه باشند.
تاکنون تعریف مشخص و کاملی ارائه نشده است و نخواهد شد که بتواند مفهوم تمام انواع گوناگون کتاب را دربرگیرد. اما یکی از تعاریف معتبری که برای کتاب ارائه شده است، مربوط به سازمان یونسکو می شود: کتاب نوعی اثر چاپی صحافی شده است که بیشتر از ۴۹ صفحه داشته باشد و مانندِ نشریات، تحت یک عنوان ثابت، به صورت دوره ای منتشر نشود. تعریف دیگری نیز کتاب را «مجموعه ای از لوح های چوبی یا عاجی یا مجموعه ای از ورق های کاغذ، پوست آهو یا ماده ای مانند آن، اعم از دست نویس یا چاپی که با هم به نخ کشیده یا صحافی شده باشند» معرفی کرده است. تعریف دیگری که به نظر می رسد مناسب باشد، محتوای تولید شده توسط نویسنده که هدف مشخصی را دنبال کند و کتاب حولِ محور هدف مشخص شده توسط نویسنده مطالبی ارائه دهد و در پایان کتاب، نویسنده به هدف خود برسد و در این مجال، ارجاع کلّی به کتابِ دیگر یا مقاله نداشته باشد.
واژه کتاب از زبان عربی وارد فارسی شده است. در فارسی میانه «نامک» ( به فارسی دری «نامه» ) به طور عمومی به کتاب گفته می شد و فروردگ به آنچه امروز عموماً نامه خوانده می شود. در دورهٔ تکوین فارسی دری نیز نامه به معنی مطلق کتاب به کار رفته است. در فارسی میانه، از اصطلاحات تخصصی تر ماتیکان ( رساله ) و نسک ( برای بخش های اوستا ) استفاده شده است. کلمهٔ نُبی که هم ریشه با نبشتن ( نگاشتن ) است و معنای مطلق کتاب یا نوشته از آن مستفاد تواند شد، در فارسی دری به معنی خاص قرآن به کار رفته است.
کتاب (شهر). کتاب ( به ازبکی: Китоб ) شهری در ولایت کشک دریا کشور ازبکستان است که در سرشماری سال ۲۰۱۰ میلادی، ۴۳٬۹۶۱ نفر جمعیت داشته است. باشندگان این شهر بیشتر تاجیک ها هستند و اقلیتی از ازبک ها و روس ها نیز در این شهر زیست می کنند.
کتاب (فیلم ۲۰۱۳). کتاب ( به انگلیسی: Book ) فیلمی هندی محصول سال ۲۰۱۳ و به کارگردانی ویجی آدهیراج است. در این فیلم بازیگرانی همچون ساتیا، راکول پریت سینگ، آیشواریا راجش و جاگاپاتی ببو ایفای نقش کرده اند.
معنی کلمه کتاب در فرهنگ معین
معنی کلمه کتاب در فرهنگ عمید
معنی کلمه کتاب در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کتاب در دانشنامه عمومی
معنی کلمه کتاب در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه کتاب در دانشنامه اسلامی

معنی کلمه کتاب در دانشنامه آزاد فارسی

مجموعه ای از الواح (چوبی یا عاجی و امثال آن) یا اوراق کاغذ یا پوست یا امثال آن که بر روی آن ها مطالبی نوشته یا چاپ و بین دو برگ (اصطلاحاً جلد) به هم چسبیده و صحافی شده باشند و اوراق آن بیش از ۴۸ صفحه باشد. مجموعۀ کمتر از ۴۸ صفحه را جزوه یا رساله می نامند. تفاوت کتاب یا نشریه ادواری در این است که کتاب واحد تمامی است، درصورتی که نشریه، با عنوان مشخص و در فاصله زمانی منظم یا نامنظم برای مدت نامحدودی منتشر می شود و هر شماره حاوی تعدادی مقاله است. کتاب در مقایسه با کتابت عمر کمتری دارد. پیش از اختراع کتاب بشر بر روی الواح گلین می نوشت و مجموعۀ آن ها را در مکانی نگهداری می کرد، مانند کتابخانه آشور بانی پال یا بایگانی سلطنتی تخت جمشید، یا آن که بر روی پاپیروس می نوشت و آن صفحات را به دنبال هم می چسباند و آن را از عرضِ صفحه لوله می کرد که «طومار» نامیده می شد. بازیابی اطلاعات در طومار کاری مشکل و وقت گیر بود. در کتابخانۀ اسکندریه (قرن ۳پ م) مجموعه ای از طومارها نگهداری می شد. در قرن ۲م کُدِکْس ساخته شد که همان شکل امروزی کتاب است. صفحات پاپیروس یا پوست را تا می زدند و کنار هم قرار می دادند و آن ها را با نخ به هم می دوختند. این روش رفته رفته تکامل یافت و کاغذ جانشین پاپیروس و پوست شد و دوختن عطف کتاب و جلدکردن آن صفحات (← صحافی_و_تجلید_سنتی) مرسوم شد و در قرون وسطا توسعۀ عظیمی پیدا کرد. با اختراع صنعت چاپ امکان تکثیر و تولید کتاب در نسخه های زیاد فراهم آمد. در آغاز، اندازۀ کتاب های چاپی به نسبت تاهایی که کاغذ می خورد تعیین می شد که مهم ترین آن ها عبارت بودند از یک تایی (نیم برگی) یا فولیو، چهارتایی یا کوارتو، هشت تایی یا اوکتاوو، و دوازده تایی یا دوئودسیمو. پس از رواج کاغذسازی ماشینی، اندازه های کاغذ و کتاب استاندارد شد. با اختراع صنعت چاپ و امکان تولید کتاب در شمارگان زیاد، کتابخانه ها و حرفه کتاب فروشی و نشر رونق بسیار یافت. در نیمۀ دوم قرن ۲۰ ـ با اختراع و به کارگیری فنّاوری نوین اطلاعات و ارتباط ـ نوع جدیدی از کتاب عرضه شد که در آن مطالب به صورت رقومی (دیجیتالی) در حافظه رایانه و یا دیسک فشرده و امثال آن ذخیره و با بهره گیری از نرم افزارهای مخصوص بازیابی می شود و به کتاب الکترونیکی شهرت دارد. تحول دیگر در کتاب ضبط مطالب آن بر روی نوارهای مغناطیسی یا دیسک فشرده است که به کتاب گویا یا کتاب شنیداری شهرت دارد.
کتاب (نشریه). نخستین نشریۀ ادواری کتاب شناسی ایران. چهار شماره در سه مجلد در ۱۳۱۱ش، به مدیریت محمد رمضانی، مدیر مؤسسۀ انتشاراتی کلالۀ خاور، در تهران منتشر شد. دورۀ این نشریه دربردارندۀ یک دهه (۱۳۰۱ـ۱۳۱۰ش) کارنامۀ نشر ایران است.

معنی کلمه کتاب در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] • کتاب یکی از اسمای قرآن کریم است.• کتاب واژه ای از زبان عربی به معنای مکتوب یعنی نوشته شده است.باید به این نکته توجه داشت که در منابع اسلامی وقتی لفظ کتاب به کار برده می شود قرآن کریم مدنظر است. ••• قرآن یکی از منابع فقه می باشد.
کتاب، یکی از ادله اربعه است که در فقه به آن تمسک می گردد و مراد از آن، قرآن کریم است که از جانب خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم نازل شده و الفاظ و معانی و اسلوب آن، همه از سوی خدا است. قرآن معجزه جاوید پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم است و آن چه که در دست مسلمانان است همان کتابی است که بر قلب مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم نازل گردیده است.
اهمیت
قرآن حجت قاطع میان خلق و خالق بوده و منبع اصلی احکام شریعت اسلام شمرده می شود. ادله دیگر، یعنی سنت ، اجماع و عقل، از آن منبع پرفیض سرچشمه گرفته اند.
بررسی قطعیت در دلالت و صدور
قرآن از ناحیه صدور آن از جانب خداوند متعال، قطعی الصدور است و از ناحیه دلالت ، آیات آن یا از محکمات و یا از متشابهات می باشد، محکمات شامل نص (قطعی الدلالة) و ظاهر (ظنی الدلالة) است و متشابهات آن با ارجاع به محکمات روشن می گردد.
مسائل اصولی کتاب
...
[ویکی اهل البیت] "کتاب" کلمه ای عربی و از ریشه "کَتَبَ"، به معنی پیوستن اجزای مختلف یک چیز به همدیگر است. استعمال مجازی آن برای نوشتن به واسطه پیوند دادن حروف و کلمات در امتداد "سطر" است. گاهی به پیوستن الفاظ در کلام نیز کتاب گفته اند. لفظ "کتاب" بر چند مصدر و به معنای "نوشتن" است ولی اصطلاحاً بر هر "نوشته" مدون و غیرمدون اطلاق می شود.
برای آگاهی از شأن کتاب در اسلام می باید که شأن آن را در قرآن مجید و اخبار نشان داد.
واژه کتاب در معنای "نوشتن" 360 بار در قرآن مجید آمده است. این موارد را می توان به دو وجه کلی "رمزی" و "متعارف" تقسیم کرد:
در هیئت صحیفه که امروز مدلول خاص لفظ کتاب است، به همین ترتیب مشتقات فعلی و اسمی کتاب نیز بر معنای متعارف نوشتن دلالت دارند. "و اگر ما بر تو کتابی کاغذین از آسمان فرود آوردیم تا مدعیان آن را با دست های خود لمس کنند، باز آن کسانی که کفر می ورزند خواهند گفت که این جز سحری آشکار نیست". (9: سوره انعام: 7)؛ "ای کسانی که ایمان آورده اید هرگاه بخواهید در مدت زمان معین با یکدیگر به قرض و نسیه معامله کنید، پس این موضوع را مکتوب کنید".
در وجه متعارف، نوشتن در قرآن به معنای "جعل کردن" نیز بکار رفته است: "پس وای بر کسانی که با دستان خویش کتابی را می نویسند و سپس شایع می کنند که "این از جانب خداست" تا آن را به بهای ناچیزی بفروشند. وای بر آنان از آنچه دست هایشان نوشت و وای بر آنان از آنچه بدست آوردند". (9: سوره بقره: 78)
بدین ترتیب، همان طور که آنچه در دار وجود و عالم تکوین است، تعیّن حقیقی است که در "ام ّالکتابِ" خداوند و کتاب مبین او "تثبیت" و در قرآن کریم "تبیین" گردیده است، کلیه مکتوبات معتبر بشری نیز از خداوندی که بشر را نوشتن آموخته است، نشأت می گیرد و انعکاس و محاکاتی از عوالم غیب و شهادت است. لذا نه فقط کُتبی که گزارش شهود اولیای الهی از عوالم قدسی غیب است، تقدس دارد و در مرتبه ای دیگر کلیه کتاب هایی که موضوعآ متعلق به علوم و معارف دینی است واجد حرمت و شرافت است؛ بلکه تمام کتاب هایی که وجه "محسوس" یا "معقول" و یا "زیبای" عالم شهادت را ــ به مثابه "آیه" و مظهری از عالم غیب ــ در ساحت علم یا فلسفه و یا هنر جلوه گر می سازند، نیز در خور قدر و اعتبار خاص هستند.
تقابل ایجاب و سلب "حق" و "باطل" در اسلام اقتضا می کند که هر نوشته که دارای نسبتی مستقیم با حق نیست و در قلمرو باطل با هر چه حقیقی و حقانی است تعارض دارد، از حریم تقدس کتاب خارج شود. در ساحت حق، حرمت و تقدس "کتب الهی" یا "رحمانی"، واجد مراتبی از قرآن مجید تا آثار مربوط به جلوه محسوس عالم شهادت است؛ و در ساحت باطل نیز بطلانِ "کتب شیطانی" مبتنی بر مدارجی است که دانی آن نقطه مقابل کتب رحمانی است و ادنای آن فاقد نقطه مقابل و حتی خارج از تعریف کتاب است ولذا لایق ردّیه نیست. توضیح آن که بسا کتب باطل و شیطانی که در دوره تاریخی خاص خود حقانی و رحمانی بوده اند ولی با نسخ آن دوران و ظهور دوره ای جدید از اعتبار دیرینه ساقط گردیده اند. فی المثل آنچه در باب زندگی دینی انسان بر اساس کیش مسیحیت در عهد ولایت عیسوی به رشته تحریر درآمده بود، هر چند در مقابل "کفر" آن عصر محق بوده است ولی با "نسخ" آن دین در عهد اسلام در زمره متون "منسوخ" و بی اعتبار قرار گرفته و عمل بدان ها باطل اعلام شده است. درست به همان نحو که ایمان به ادیان گذشته، کفر دوره ایمان اسلامی محسوب می شود.
لغونامه هایی نیز که غفلت و جهل و فحشا و منکر را در بین مردمان رواج می دهند به "کتب تلف شده" می مانند. بنابراین "اتلاف" آنها ــ به معنی از بین بردن ــ واجب نیست، بلکه خرید و فروش و مزد گرفتن برای نوشتن آنها مانعی ندارد.
[ویکی فقه] کتاب (ابهام زدایی).
...
[ویکی فقه] کتاب (اصول). قرآن یکی از منابع فقه می باشد.
کتاب، یکی از ادله اربعه است که در فقه به آن تمسک می گردد و مراد از آن، قرآن کریم است که از جانب خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم نازل شده و الفاظ و معانی و اسلوب آن، همه از سوی خدا است. قرآن معجزه جاوید پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم است و آن چه که در دست مسلمانان است همان کتابی است که بر قلب مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم نازل گردیده است.
اهمیت
قرآن حجت قاطع میان خلق و خالق بوده و منبع اصلی احکام شریعت اسلام شمرده می شود. ادله دیگر، یعنی سنت ، اجماع و عقل ، از آن منبع پرفیض سرچشمه گرفته اند.
بررسی قطعیت در دلالت و صدور
قرآن از ناحیه صدور آن از جانب خداوند متعال، قطعی الصدور است و از ناحیه دلالت ، آیات آن یا از محکمات و یا از متشابهات می باشد، محکمات شامل نص (قطعی الدلالة) و ظاهر (ظنی الدلالة) است و متشابهات آن با ارجاع به محکمات روشن می گردد.
مسائل اصولی کتاب
...
[ویکی فقه] کتاب (قرآن). کتاب یکی از اسامی قرآن می باشد.
«کتاب» مصدر، و به معنای کتابت (نوشتن)، مکتوب (نوشته شده)، جمع و گردآوری، وجوب و لزوم و… آمده است.«کتاب» یکی از مشهورترین اسامی و صفات قرآن است و در حدود هشتاد مورد، از قرآن با لفظ «کتاب» یاد شده است. در ادله اربعه از علم اصول فقه (کتاب (قرآن)، سنت ، عقل و اجماع ) و منابع فقه نیز از قرآن به عنوان کتاب یاد می شود.
وجه نامگذاری قرآن به کتاب
علل انتخاب نام کتاب برای قرآن:۱. چون قرآن در سطور نگاشته شده است؛۲. به سبب جمع شدن انواع علوم، قصص و اخبار به شیواترین شکل ممکن در قرآن؛۳. تکالیفی از سوی خدای متعالی در قرآن بر مردم واجب شده است؛ از این رو، قرآن را کتاب نامیده اند.
[ویکی فقه] کتاب (مکتوب). کتاب از ریشه کتب از زبان عربی می باشد.
کتاب یک اثر چاپی صحافی شده است و مانند نشریات، تحت یک عنوان ثابت، به صورت دوره ی منتشر نمی شود. کتاب مجموعه ای از صفحه‎های کاغذی است که متنی روی آن‎ها نوشته شده و در یکی از طرف ها به هم بسته شده اند و مجلد است. به مجلّدکردن کتاب به اصطلاح صحافی گفته می شود. کتاب در اندازه های گوناگون وجود دارد.
اندازه های کتاب
کتاب در اندازه های گوناگون وجود دارد. قطع رحلی، وزیری و جیبی از معروف ترین قطع های کتاب است.
به صفحه اول هر کتاب جلد و به صفحه بعدی آن آستر بدرقه گفته می شود. به اولین برگ از هر کتاب که نام کتاب و نام نویسنده نوشته شده است پیشواز گفته می شود.
انواع کتابها
کتاب همچنین می تواند به صورت دیجیتالی باشد و یا اینکه در قالب بسته های نرم افزاری ارائه شود.

معنی کلمه کتاب در ویکی واژه

کتاب
مجموعه‌ای از نوشته‌ها یا تصاویر بر روی ورق‌های نازک، به صورت خطی یا چاپی، صحافی شده، و دارای جلد. نوشته، مکتوب.
یک اثر چاپی صحافی شده که بیشتر از ۴۹ صفحه داشته باشد و مانند نشریات، تحت یک عنوان ثابت، به‌صورت دوره‌ای منتشر نشود.[۱] در پارسی به آن نسک و نامک نیز می‌گویند. متنی مجلد نسک.
نبیگ
↑ دائره المعارف نشر و کتاب

جملاتی از کاربرد کلمه کتاب

بجز کتاب انیسی دلم نمیخواهد زهی انیس و زهی خامشی زهی صحبت
اکنون ذکر بعضی از تابعین اندر این کتاب اثبات کنم تا فایده تمام‌تر شود و قرون به یک‌دیگر متصل گردد، ان شاء اللّه العزیز.
مانند کتاب حق که شد ختم به ناس ابیات تو این کتاب را خاتمه شد
و فوق عرش آنست که مصطفی (ص) گفت: «لما خلق اللَّه الخلق کتب فی کتابه فهو عنده فوق العرش: أن رحمتی سبقت غضبی»، و تحت عرش آنست که بو ذر گفت: سألت النبی (ص) عن قوله: وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها، قال: «مستقرها تحت العرش»
ما را بکتابی نبود حاجت ازآن رو کاسرار جهان از ورق روی تو خوانیم
نفس و روح را میزان امر و نهی است، و هر دو کفه آن کتاب و سنت. قلب و عقل را میزان ثواب است، و هر دو کفه آن وعد و وعید است. معرفت و سر را میزان رضا است، و هر دو کفه آن هرب و طلب. هرب از دنیا بگریختن است، و در عقبی آویختن، و طلب عقبی بگذاشتن است، و مولی را جستن. همه چیزی تا نجویی نیابی، و حق را تا نیابی نجویی.
پس درست شد بدین شرح منطقی بگواهی آفرینش، که وصی رسول‌‌اندر عالم دین بمنزلت ماه است از آفتاب بر عالم دنیا و دین، چنانک چو نور آفتاب که‌آن گرم و خشک است بماه رسد، ماه مرآن را سرد و تر گرداند، تا چیزهاء خام و بی مژه و بی رنگ و بوی از نبات و حیوان که آن غذا، اجساد مردم است بدان پخته شود و مژه و رنگ و بوی گیرد، که مردمان مر آنرا بتوانند خوردن، و مر ایشان را بگوارد. و همچنین چو ظاهر کتاب از رسول بوصی رسد و آن همه مثال و رمز باشد و وصی که او ماه عالم (دین) است مر آنرا از آن حال فعل بگرداند، و بنم معنی مر آن مثال خشک را نم دهد و تر کندش و بپیراید و چنان کندش که چو خردمندان مر آنرا بشنوند بتوانند پذیرفتن، و از آن‌اندر شبهت نیفتند.و همچنان کز میوه‌هاء خام بی مژه که آن میان گرمی و خشکی نور آفتاب و میان سردی و تری نور ماه پخته نشده باشد، و رنگ و بوی و مژه نگرفته باشد، مردمانرا بیماری جسمانی تولد کند، از مثلها و رمزهاء تفصیل که‌اندر کتاب و شریعت است و آن بر مثال میوه‌هاء خام و بی مژه است، شنوندگان آنرا بیماری نفسانی پدید آید، و چو مر آن سخنان خام را وصی رسول که ماه عالم دین است مژه معنی و رنگ تاویل و بوی بیان بدهد، مر خردمندانرا بگوارد.
کتاب سوم وی به نام نسل بی تکرار منتشر گردید.
اردشیر نیک‌پور (۱۲۹۷- ۱۳۶۶) مترجم حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان اهل ایران بود. نیک‌پور بیش از ۱۰۰ کتاب در این حوزه ترجمه کرد.
حال من با این کتاب اینست و بس حجت بیکاری دینست و بس
یعنی عند الموت تاتیهم الملائکة بالرّحمة و البشارة من اللَّه و تاتی اعداء اللَّه بالغلظة و الفظاظة و فی الآخرة عند خروج نفس المؤمن یعرج بها الی اللَّه کما تزفّ العروس یبشّر برضوان من اللَّه، قال اللَّه تعالی الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبِینَ الآیة. قال ابن کیسان هی ما بشّرهم اللَّه فی الدّنیا بالکتاب و الرّسول انّهم اولیاء اللَّه و یبشّرهم فی قبورهم و فی کتبهم الّتی فیها اعمالهم بالجنّة، و یحکی عن ابی بکر محمد بن عبد اللَّه الجوزقی یقول رأیت ابا احمد الحافظ فی المنام راکبا برذونا و علیه طیلسان و عمامة فسلّمت علیه فقلت ایها الحاکم نحن لا بانزال نذکرک و نذکر محاسنک فعطف علیّ و قال لی و نحن لا بانزال نذکرک و نذکر محاسنک. قال اللَّه تعالی‌هُمُ الْبُشْری‌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ