کبابه

معنی کلمه کبابه در لغت نامه دهخدا

( کبابة ) کبابة. [ ک َ ب َ ] ( ع اِ ) دارویی است که از چین خیزد و مشهور به کبابه چینی است. ( منتهی الارب ). دارویی چینی است. ( اقرب الموارد ). دارویی است که آن را حب العروس خوانند و چینی آن بهتر است و آنرا از جزیره شلاهطه آورند، گرم و خشک است. ( برهان ) ( آنندراج ). بار درختی است از طایفه فلفل که در طب استعمال می شود و آنرا فلفل دنباله دار گویند. ( ناظم الاطباء ) . گویند از ملک بهار خیزد. هاضم و مقوی معده است... ( حاشیه برهان قاطع چ معین ذیل کبابة ).

معنی کلمه کبابه در فرهنگ عمید

درختچه ای از خانوادۀ فلفل، با میوه ای قهوه ای رنگ و طعمی تند و تلخ که میوۀ نارس آن مصرف خوراکی و دارویی دارد، حب العروس، فلفل دم دار، فلفل دنباله دار، کبابۀ دهن شکافته، فاغره.

معنی کلمه کبابه در فرهنگ فارسی

( اسم ) درختچه ایست با رونده از دست. فلفل های سیاه و از تیر. بید ها که ساقه اش قابل انعطاف و بی کرک و شاخه هایش کوتاه است و منشا اصلی آن جاوه و سوماتر او برنئو است ولی امروزه در این نواحی و همچنین در هند و نقاط دیگر پرورش مییابد . این درختچه برگهای متناوب بی کرک کامل چرمی و نوک تیز دارد و گلهای نر آن بر روی دو پای. جدا گانه مجتمع و ماده بصورت سنبله یی در مقابل برگها است . گل های نر و ماد. وی فاقد پوشش گل هستند . گل نر دارای ۲ پرچم و گل ماده دارای مادگی مرکب از ۳ تا ۴ کله است . میوه اش سته و کروی و دارای دنباله ای دراز تر از قطر میوه است ( بهمین علت آنرا فلفل دم دار نیز گویند ) . میو. این گیاه قبل از رسیدن کامل چیده میشود و پس از خشک شدن در معرض استفاده قرار میگیرد . میو. خشک شد. آن کمی بزرگتر از فلفل سیاه ( بقطر ۵ تا ۶ میلیمتر ) و دارای دنباله ایست که در واقع امتداد برون بر میوه است . رنگ میو. خشک شده از قهوه یی خاکستری تا قهوه یی سیاه متغیر است و در سطح آن چیز هایی وجود دارد که بر اثر خشک شدن سطح خارجی میوه بوجود آمده است . بوی آن معطر و قوی و طعمش کمی تلخ و تند و معطر است . در ترکیب شیمیایی میوه های گیاه مزبور بمقدار ۱٠ تا ۱۸ درصد اسانس با بوی تند و معطر و بمقدار یک درصد اسید کوبه بیک و بمقدار ۲/۵ درصد رزین خنثی بنام کوبه بین و مقدار ی مواد روغنی و صمغ و امح آهکی و غیره است . اسانس کبابه نیرو دهند. اعصاب و کاهش دهند. ترشحات ریتین و دارای اثر مدر است و از راه ادرار و مجاری تنفسی و همچنین از راه جلد دفع میشود . کبابه مقوی معده است و هنز هم در برخی امراض مجاری ادرار ( از قبیل سوزاک ) مورد استفاده میباشد . چون ادام. مصرف آن تولید شکم روش میکند همراه با مواد قابض از قبیل کاشو و را تانیا مصرف میشود کباب. اصل کباب. چینی کباب. صینیه حب العروس کبابیه کباب چینی مهیلیون فر یغلیون . یا کباب. اصل . یا کباب. چینی . یا کباب. شکافته . درختچه ایست از تیر. سداب ها دارای برگهای متناوب مرکب که میوه اش بانداز. میو. فلفل سیاه میباشد که چون از نوع کپسول است پس از رسیدن شکاف بر میدارد و مانند فلفل تند و معطر است . این گیاه در آسیای شرقی و آمریکا ی شمالی میروید و در تداول بعنوان مقوی نیروی باه بکار میرود فلفل جابون فلفل ژاپونی جا بونیا فلفل آغاجی فاغره فاغر فاعیه فاجیه فاغر. فلفلی دهان باز .
داروئی است که از چین خیزد و مشهور به کبابه چینی است

معنی کلمه کبابه در دانشنامه آزاد فارسی

کَبابه
کَبابه
میوۀ گیاهی با نام علمی Piper cubeba متعلق به تیرۀ فلفلیان. این گیاه از بسیاری جهات شبیه سایر گونه های فلفل (Piper) است و از میوۀ آن در تهیۀ کبابۀ چینی استفاده می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه کبابه

خون دلها که کبابست چو می نوشت باد گربه مستی نظری سوی کبابه اندازی
از عشق اگر دلت چو کبابی به تابه ایست دل باشد ار ز نرخ کبابت کبابه ایست
افتاده است شور به جان کبابها ای سوده نمک ز نمکدان کیستی
کبابه به هر جای بسیار بود که هریک مه از نار بر بار بود
زاتش عشق لفظ چون نمکش دل ما چون کبابهای تر است
مو احوالم خرابه گر تو جویی جگر بندم کبابه گر تو جویی