کباب کردن

معنی کلمه کباب کردن در لغت نامه دهخدا

کباب کردن. [ ک َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کباب پختن. ( بهار عجم ) ( آنندراج ). بریان کردن کباب بر آتش. به سیخ کشیدن.به سیخ زدن :
از آن فروزی آتش همی برزم اندر
که کرد خواهی دلها به تیغ تیز کباب.مسعودسعد.چه آتش است حسامت که چون فروخته شد
بدو دل و جگر دشمنان کنند کباب.مسعودسعد.احمد مرسل که کرد از تپش و زخم تیغ
تخت سلاطین زگال گرده شیران کباب.خاقانی.نوشیروان عادل را در شکارگاه صیدی کباب کردند و نمک نبود... ( گلستان ). || کنایه از آزار دادن. || رنجانیدن. ( بهار عجم ) ( آنندراج ).

معنی کلمه کباب کردن در فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) تهیه کردن کباب . یا کباب کردن کسی را . او را سخت اذیت کردن .

معنی کلمه کباب کردن در ویکی واژه

abbrustolire
tostare

جملاتی از کاربرد کلمه کباب کردن

گر نه کباب کردن دلها شدش حلال آن مست را بحل نکنم من کباب خویش
آورده‌اند که انوشیروان عادل را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد. گفتند از این قدر چه خلل آید؟ گفت بنیاد ظلم در جهان اوّل اندکی بوده‌است هرکه آمد بر او مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.
غذاهای اندونزیایی طعمی غنی دارند. اغلب به عنوان خوش طعم، گرم و تند و همچنین ترکیبی از طعم‌های اساسی مانند شیرین، شور، ترش و تلخ توصیف می‌شود. بیشتر اندونزیایی‌ها غذای گرم و پرادویه را ترجیح می‌دهند، بنابراین سمس چیبل گرم و تند اندونزیایی، با مواد مختلف اختیاری، به ویژه رب میگو، موسیر و سایر مواد غذایی، یک غذای اصلی در تمام میزهای اندونزی است. هفت روش اصلی پخت در آشپزی اندونزی سرخ کردن، کباب کردن، فرپزی و شعله‌پزی، بو دادن، تف دادن، جوشاندن و بخارپز شدن است.
نتوان کباب کردن اگر آتشی نباشد همه حیرتم که من چون شده‌ام کباب بی‌تو