کایت
معنی کلمه کایت در دانشنامه عمومی
• اگر تمام چهار لبهٔ یک کایت درازای یکسان داشته باشند ( چندضلعی متساوی الاضلاع ) ، آنگاه آن کایت، خود، یک لوزی است.
• اگر تمام زاویه های یک کایت با هم برابر باشد، آنگاه آن کایت، خود، یک مربع است.
• در میان همهٔ چهارضلعی ها تنها شکلی که بیشترین نسبت پیرامون به قطر را دارد، یک کایت با قطرهای متساوی است که زاویه های π/۳ و ۵π/۱۲ و ۵π/۶ و ۵π/۱۲ داشته باشد.
در همهٔ بادبادک ها قطرها بر هم عمودند و یکی دیگری را دو نیم می کنند و البته نیمساز زاویه های روبرو هم هست. پس عمود منصف قطر دیگر است. مساحت یک کایت برابر است با نصف حاصل ضرب دو قطر آن:
پس اگر هر یک از قطرهای کایت طولی برابر با p و q داشته باشند و مساحت کایت را K بنامیم، آنگاه:
اگر طول ضلع های روبروی کایت را داشته باشیم که به ترتیب a و b باشد و θ زاویهٔ میان دو ضلع نابرابر، آنگاه مساحت چنین بدست می آید:
یادآوری می شود با کشیدن دو قطر کایت دو مثلث متساوی الساقین پدید می آید در نتیجه چون زاویه های دو ساق مثلث با هم برابر اند پس زاویه های روبرو در کایت هم با هم برابر اند.
معنی کلمه کایت در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه کایت در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه کایت
وَ کَذلِکَ زَیَّنَ این عطف است بر آن فعل بد که از ایشان حکایت کرده، میگوید: چنان که بر آراست بر ایشان شیاطین آن فعلهای بد و نهادهای کژ، هم چنان بر آراست بر ایشان قتل فرزندان از بیم درویشی و عار، آن گه گفت: «لِیُرْدُوهُمْ» ای: لیهلکوهم فی النار، وَ لِیَلْبِسُوا عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ لیخلطوا و یدخلوا علیهم الشک فی دینهم، و کانوا علی دین اسماعیل، فرجعوا عنه. پس خبر داد که هر چه ایشان کنند، همه بمشیت اللَّه کنند، گفت: وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما فَعَلُوهُ ای لو شاء ان لن یفعلوه ما فعلوه، اگر خدا خواستی که ایشان آن نکنند نکردندی فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُونَ من التکذیب لقولهم فی الاعراف: و اللَّه امرنا بها، و قیل: فذرهم و ما یفترون من أن للَّه شریکا.
آشفته راست چشم به دست خدا و بس از حاتم وز معن حکایت چه میکنی
سنجر دست به لشکرکشی بر علیه اسماعیلیان زد تا آنان را در ایران از بین ببرد. وی آنان را با موفقیت از تعدادی از سنگرهای خود از جمله قهستان و طبس بیرون راند. با این حال، حکایتی نشان میدهد که سنجر در مسیر رسیدن به سنگر آنها در الموت، یک روز از خواب بیدار شد و خنجری را در کنار خود یافت و یادداشتی از حسن صباح را زیر خنجر مشاهده کرد مبنی بر اینکه او (حسن صباح) صلح میخواهد. سنجر که از این واقعه شوکه شده بود، فرستادگانی را نزد حسن فرستاد و هر دو پذیرفتند که از سر راه یکدیگر بمانند.
اشک از آویزهٔ گوش تو حکایت می کرد پند از این گوش پذیرفتم از آن در کردم
پاسخ ایران: جزایر مسکونی بوده اتباع آن ایرانی هستند آنها برای خرید و معاملات و رفع دعاوی و ارسال شکایتهای بین قبیلهای به نماینده فارس در بندر لنگه و بوشهر مراجعه میکردهاند و میکنند؛ و رعیت (شهروند) ایران هستند (در آن زمان شناسنامه نبود). نقشههای رسمی و مکاتبات شیوخ موید این موضوع است.
صد شکایت در دل و ندهد مجال یک سخن بیقراریهای وصل اضطرابافزای او
نقش تو نادیده و یک یک حکایت میکند چون مسیح از نور مریم روح در گهوارهای
طریق دوستداری نیست خاموشی پس از رنجش شکایت چون گره گردید در دل، کینه می گردد
گوهر چه شکایت کند از بی سر و پایی ماییم و سرشکی که چکیدن نشناسد
در زمانی که اتابک ایلدگدز و سلطان ارسلان برای سرکوبی گرجیان به منطقه قفقاز لشکر کشی کردند در غیاب امیر ارسلان شاه و اتابک ایلد گدز اسماعیلیان در قزوین قلعههای خودرا بازسازی و مرمت کردند. اسماعیلیان با مقاومت مردم قزوین مواجه شدند. و پس از بازگشت ارسلان شاه از جنگ با گرجیان نزد وی رفتند و شکایت کردند؛ و ارسلان شاه برای دفع فتنه اسماعیلیان به قلعههای آنها حملهور شد. طی چهار ماه حمله به اسماعیلیان، ضربات سنگینی به آنها وارد کرد و توانست قلعههای اسماعیلیان را فتح و ویران کند و ارسلان شاه بافتح قلعههای اسماعیلیان لقب ارسلان قلعه گشای نام گرفت.
گرمن ز غمت حکایت آغاز کنم با خود دل خلقی بغم انباز کنم
اندر نماز عشق مجازی نیاز چیست ابن یمین حکایت دور و دراز چیست