کاوک

معنی کلمه کاوک در لغت نامه دهخدا

کاوک. [ وَ ] ( ص ) مخفف کاواک است که پوچ و میان خالی و بی مغز باشد. ( برهان ).

معنی کلمه کاوک در فرهنگ معین

(وَ ) (ص . ) پوچ ، میان خالی .

معنی کلمه کاوک در فرهنگ عمید

=کاواک

معنی کلمه کاوک در فرهنگ فارسی

( اسم ) آشیان. مرغ زنبیلی که کبوتر در آن تخم گذارد : [ چو کبتری تبتی خانه کرده هر کاوک چو مار سغدی ره یافته بهر کاواک ] . ( سوزنی )

معنی کلمه کاوک در فرهنگ اسم ها

اسم: کاوک (پسر) (فارسی) (تلفظ: kāvak) (فارسی: کاوک) (انگلیسی: kavak)
معنی: کاوه

معنی کلمه کاوک در فرهنگستان زبان و ادب

{sinus} [زیست شناسی] حفرۀ هوایی داخل برخی از استخوان ها ازجمله استخوان صورت و جمجمه متـ . سینوس 2

معنی کلمه کاوک در ویکی واژه

پوچ، میان خالی.

جملاتی از کاربرد کلمه کاوک

چکاوک از سرمستی خروش در بندد ز شوق بلبل دلخسته ناله بردارد
نیشی است زهر داده ی معشوق کاوکاو مهری که عشق بر لب جان حزین زده است
ز کاوکاو، شرربار می شود آتش منه به حرف کس انگشت در بیان گستاخ
نوای چکاوک به از بانگ رود برآورده با دشتبانان سرود
بسْرای شعر بنده چو بلبل که پر شود سمع خدایگان ز نوای چکاوکی
از دلم چون کاوکاو شوق را بیرون کنم؟ نیست این خار کف پا، خارخار عاشقی‌ست
نهنگ عشق به هر چشمه ای نمی گنجد ز کاوکاو دل خویش را چو دریا کن
لطف غمخواران مرا صائب به خاک و خون کشید زخم خار از کاوکاو سوزن افزون می شود
از کاوکاو ناخن الماس اگر جهد برق از سیاه خانه داغم شگفت نیست
کاوکاو چشمه اندازد ز صافی آب را آنقدر در گریه کوشیدم که بی‌تاثیر شد