کاوان
معنی کلمه کاوان در فرهنگ معین

کاوان

معنی کلمه کاوان در فرهنگ معین

(ص فا. ) ۱ - کاونده . ۲ - به سر و کول هم ور رونده .

معنی کلمه کاوان در فرهنگ عمید

کاونده، در حال کاویدن.

معنی کلمه کاوان در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کاونده ۲ - بسر و کول هم ور رونده : ( نر و ماده کاروان ابر یکدگر بکشی کر شمه کن و جلوه گر ] .

معنی کلمه کاوان در فرهنگ اسم ها

اسم: کاوان (پسر) (کردی، فارسی) (تلفظ: kavan) (فارسی: کاوان) (انگلیسی: kavan)
معنی: صخره، کاویان، منسوب به کاوه

معنی کلمه کاوان در دانشنامه عمومی

کاوان ( به انگلیسی: Cavan ) یک منطقهٔ مسکونی در ایرلند است که در County Cavan واقع شده است. کاوان ۳٬۶۰۷ نفر جمعیت دارد و ۱۱۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه کاوان در ویکی واژه

کاونده.
به سر و کول هم ور رونده.

جملاتی از کاربرد کلمه کاوان

زمین کاوان به زور آسمان بال همی رفتند تا پیلانِ دکپال
آندوکاوان نفر جمعیت دارد و در ارتفاع متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته‌است.
خر سواران بکار اشتر دل ریش کاوان ریش کایانند
آنها به جانوران کنجکاوانه نگاه می‌کنند.
هیچکاک در فیلم طلسم‌شده (۱۹۴۵) مجدداً با دیوید سلزنیک به همکاری پرداخت. این فیلم با بازی گریگوری پک و اینگرید برگمن یک فیلم روانکاوانه است. در فیلم سکانس رؤیایی وجود دارد که ده دقیقه کوتاه‌تر شده؛ سلزنیک به گفته خودش آن را ویرایش کرد تا بازی در آن تأثیرگذار تر باشد. (این سکانس با همکاری و مشورت سالوادور دالی ساخته شده‌است)
به چنگال کاوان یکی دشت خشک یکی خاک بویان چو عطار مشک
همچو فریدون بکین بیور ظلمت چرخ ز خور برفراشت اختر کاوان