معنی کلمه کاهدان در لغت نامه دهخدا
خری در کاهدان افتاده ناگاه
نگویم وای بر خر وای بر کاه.نظامی.با فلان کس در فلان کاهدان فساد کردی و چون اثر آن در تو ظاهر شد... از خود دفع کردی. ( انیس الطالبین ).
- امثال :
دزد نادان به کاهدان می زند ؛ کسی که راه و رسم کاری را بلد نیست آن را بد انجام می دهد.
کاه از تو نیست کاهدان از توست .
رجوع به کاه انبار شود.