کانون اصلی

معنی کلمه کانون اصلی در فرهنگستان زبان و ادب

{prime focus} [نجوم رصدی و آشکارسازها] کانون آینۀ اصلی تلسکوپ های بازتابی

معنی کلمه کانون اصلی در دانشنامه آزاد فارسی

کانون اصلی (principal focus)
در نورشناسی۱، نقطه ای که پرتوهای موازی با محور اصلی عدسی، پس از شکست در آن همگراییده و متمرکز، یا ظاهراً از آن واگراییده می شوند. فاصلۀ بین عدسی تا کانون اصلی آن را فاصلۀ کانونی۲ می گویند. کانون اصلی عدسی همگرا۳ (کوژ۴) یا آینۀ شلجمی کاو۵ نقطه ای است که پرتوهای تابشی موازی، پس از شکست یا بازتاب، در آن متمرکز می شوند. چنین کانونی را کانون حقیقی۶ می گویند. کانون اصلی عدسی واگرا۷ (کاو۸) نقطه ای است که پرتوهای تابشی موازی با محور اصلی، پس از شکست، واگرایی شان به ظاهر از آن جا شروع می شود. این کانون کانونی مجازی۹ است که در واقع هیچ پرتو نوری از آن جا سرچشمه نمی گیرد.
opticsfocal lengthconverging lensconvex lensparabolic concave mirrorreal focusdiverging lensconcave lensvirtual focus

معنی کلمه کانون اصلی در ویکی واژه

کانون آینۀ اصلی تلسکوپ‌های بازتابی.

جملاتی از کاربرد کلمه کانون اصلی

آتش‌سوزی جنگل‌های زاگرس مراتع و مناطق حفاظت شده در جنوب و غرب زاگرس را شامل می‌شود. سه استان کانون اصلی این اتش‌سوزی هستند و اصلی‌ترین آتش‌سوزی‌ها در مناطق منطقه حفاظت شده کوه دیل و خائیز در استان کهگیلویه و بویراحمد و منطقه شکارممنوع کوه‌سیاه در استان بوشهر است.