کامکار

معنی کلمه کامکار در لغت نامه دهخدا

کامکار. ( اِ ) قسمی از گل سرخ که بشدت سرخی دارد. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به کامگار شود.
کامکار. ( ص مرکب ) کامگار. رجوع به کامگار شود.

معنی کلمه کامکار در فرهنگ معین

[ په . ] (ص فا. ) کامروا، کامران .

معنی کلمه کامکار در فرهنگ عمید

کامروا، کامران، موفق، خوشبخت.

معنی کلمه کامکار در فرهنگ فارسی

کامگار:کامروا، کامران، خوشبخت، کسی که کارش کامرانی است
۱ - ( صفت ) کامروا کامران . ۲ - سعید سعادتمند خوشبخت : [ در چرند اب تبریز بشرف سجد. شهریار کامکار کامیاب مشرف شدند ] . ۳ - موفق . ۴ - عشرت طلب عیاش . ۵ - ( اسم ) جانور شکاری ( سباع و طیور ) . ۶ - ( صفت ) مطبوع ذایقه : [ شیرینیها ی گوناگون و شیراز های نظیف و ریچار های لطیف و کامه ای کامکار ... ] . ( ترجم. محاسن اصفهان )
قسمی از گل سرخ

معنی کلمه کامکار در فرهنگ اسم ها

اسم: کامکار (پسر) (فارسی) (تلفظ: kāmkār) (فارسی: کامکار) (انگلیسی: kamkar)
معنی: کامروا، موفق، کامگار

معنی کلمه کامکار در ویکی واژه

کامروا، کامران.

جملاتی از کاربرد کلمه کامکار

نگویم جمله با من باش و ترک کامکاران کن چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجا و گاه اینجا
در آب و آتش هرگز نرفت جز ناکام برون نیامد جز کامکار از آتش و آب
ببخشد گنه چون شود کامکار نباشد سرش تیز و نا بردبار
نیایش گرفتند بر کردگار خداوند بخشنده کامکار
چو الب ارسلان بر عدو کامکاری چو سلطان ملک بر جهان عدل‌گستر
ویولن: ارسلان کامکار، همایون رحیمیان، رضا عالمی، ابراهیم لطفی، سهیل ده بستی، خاچیک بابائیان
بوقت آنکه گل کامکار بوی دهد ز وصل یار دد و دام کامکار بود
کز سایهٔ عنایت سلطان تاج‌بخش شاه عدو شکار جهانگیر کامکار
دل من رفت عشقت را بقا باد در اقبال و مراد و کامکاری
بدانگهی که تو گلبرگ کامکار گری بر او فشانده چو گلبرگ کامکار آتش
ذبیحی‌فر نوازندگی را با کار با پیانو و در سن ده‌سالگی آغاز کرد. پس از آن کمانچه را به عنوان ساز تخصصی خویش انتخاب کرد و تحصیلاتش در زمینه موسیقی را ادامه داد تا توانست مدرک کارشناسی ارشد نوازندگی ایرانی را در سال ۱۳۸۷ اخذ کند. آلبوم سایه‌روشن مهتاب نخستین کار آهنگسازی او بود که با نوای بیژن کامکار منتشر شده‌بود.
گفت او را کای عزیز کامکار کی شود دَر چشمه‌ای دُر آشکار