کاموا

معنی کلمه کاموا در لغت نامه دهخدا

کاموا. [ کام ْ ] ( اِ ) نخهای سست پشمین یا پنبه ای که زنان با قلاب بدان جامه بافند. ( یادداشت مؤلف ). ظاهراً از کلمه کانوس انگلیسی که آنهم از کلمه کانابیس لاتینی مأخوذ است گرفته شده و بسبب قرب مخرج تلفظ نون و میم در زبان فارسی کاموا و کانوا هر دو بکار میرود. ( از فرهنگ نظام ) ( وبستر ).

معنی کلمه کاموا در فرهنگ معین

[ انگ . ] (اِ. ) = کانوا: نوعی نخ که از کرک یا ابریشم می ریسند و با آن لباس زمستانی می بافند، کاموا.

معنی کلمه کاموا در فرهنگ عمید

نخی که از پشم یا کرک می ریسند و به وسیلۀ میل با آن معمولاً لباس های زمستانی می بافند.

معنی کلمه کاموا در فرهنگ فارسی

نخهای سست پشمین یا پنبه که زنان با قلاب بدان جامه بافند

جملاتی از کاربرد کلمه کاموا

زیرا که شهنشه چو به سالار بفرمود کاموال صدور از کف اعجاز ستاند