کامه‌ای

معنی کلمه کامه‌ای در فرهنگستان زبان و ادب

{gametic} [زیست شناسی] مربوط به کامه

معنی کلمه کامه‌ای در ویکی واژه

مربوط به کامه.

جملاتی از کاربرد کلمه کامه‌ای

سوی روشنک همچنین نامه‌ای ز شاه جهاندار خودکامه‌ای
یک لحظه هستم می‌کند یک لحظه پستم می‌کند یک لحظه مستم می‌کند خودکامه‌ای خماره‌ای
ای تو کام جان هر خودکامه‌ای هر دم از غیبت پیام و نامه‌ای
به هر کارداری و خودکامه‌ای فرستاد تازان یکی نامه‌ای
بهار مدح‌سرا در مدیح حضرت اوی به امر زادهٔ احمد چکامه‌ای آراست
دیو زادی‌، گربزی‌، خودکامه‌ای هدیه‌ها آرد برت با نامه‌ای
الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ ایشان که پیکار میکنند در نشانهای اللَّه، بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ بی‌حجتی که از آسمان آمد بایشان درستی آن را، کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذِینَ آمَنُوا سخنی سخت زشت است نزدیک خدای و نزدیک گرویدگان، کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ هم چنان مهر مینهد اللَّه، عَلی‌کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ (۳۵) بر دل هر گردن کشی خود کامه‌ای کامکار.
بهر سو که بد شاه و خودکامه‌ای بفرمود چون خنجری نامه‌ای