کالای

کالای

معنی کلمه کالای در دانشنامه عمومی

کالای ( به لاتین: Calai ) یک منطقهٔ مسکونی در آنگولا است که در استان کواندو کوبانگو واقع شده است. کالای ۲۲٬۶۵۴ نفر جمعیت دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه کالای

شاهد آلای تو و زاهد کالای من است اندر این کشور یا جای تو یا جای من است
آسمان پنداری از گرد ره او می رسد بسکه رنگین چیده بر بالای هم کالای صبح
نادری بر لزوم توسعه تجارت خارجی، مخصوصا با کشورهای همسایه تاکید دارد و می‌گوید نباید از ظرفیت کشورهای همسایه غافل باشیم. در عین حال مورد شیوه مطلوب اداره بازار داخلی، خواهان قیمت گذاری کالای کارخانه‌های داخلی به قیمتی غیر از قیمت بازاری که نزدیک به قیمت جهانی و دلاری آن‌هاست می‌باشد. نادری ریشه تورم‌های بالا در ایران را به قیمت بازاری فروختن کالاها می‌داند و خواهان یک بازار داخلی بسته برای محصولات در ایران و جدا کردن اقتصاد ایران از سایر دنیاست. وی در این باره می‌گوید:
آلنا واسیلونا آلاداوا (به بلاروسی: Алена Васілеўна Аладава) (زادهٔ ۲۲ مه ۱۹۰۷ - درگذشتهٔ ۲۹ مه ۱۹۸۶) مورخ هنر و متصدی موزهٔ اهل بلاروس بود که از سال ۱۹۴۴ تا ۱۹۷۷ در دورهٔ اتحاد جماهیر شوروی، مدیر موزهٔ هنرهای ملی بلاروس بود. آلاداوا مسئول بازسازی مجموعهٔ موزه در دورهٔ پس از جنگ جهانی دوم در بلاروس، ردیابی مجموعه‌های گم‌شده، به دست آوردن قطعات جدید و انجام سفرهای تحقیقاتی به مناطق مختلف کشور در جستجوی آثار موجود بود. او در دانشگاه دولتی بلاروس تحصیلاتش را به پایان رساند و با میکالای آلادوف، مدیر کنسرواتوار بلاروس ازدواج کرد.
نیست در کالای من چون آب روشن پشت و روی چیست یارب مطلب از زیر و زبر کردن مرا؟
ارزش اسمی سبد کالا به مرور زمان تغییر می‌کند. در مقابل، ارزش حقیقی سبد کالا به‌طور کلی با گذشت زمان ثابت می‌ماند. ارزش حقیقی کالاهای خاص یا اساسی ممکن است به صورت نسبی در برابر یکدیگر افزایش یا کاهش یابد، اما در یک سبد کالای نمونه در کل ارزش حقیقی خود را به صورت ثابت از یک دوره به دوره دیگر حفظ می‌کند.
• شاید کالای قاچاق گران‌تر از قیمت کالای قانونی باشد. به دست آوردن یا تولید این محصول دشوار است از این نگاه که یا به دست آوردن آن خطرناک است یا به شیوهٔ قانونی در دسترس نیست. مانند برخی از داروها که بسیار گران‌تر از هزینهٔ تولید آن است.
چون ماهتاب، کاسهٔ شیری ست آبدار کالای دیدهٔ من و جنس دکان صبح
زطعن مدعی کی می هراسم که من کالای خود را می شناسم
گر قصب غالی بود همچون قصب لیک بس عالی است کالای نسب
و نمی تواند کالای معیوب را پس دهد و سالم را بپذیرد. در این جا نیز از آن رو که بنده، بندگی ی خویش را ناقص و معیوب همی بیند. آن را به تنهائی به حضرت باری عرضه نمی دارد.
دزد کالای امیرست او نه‌ تنها دزد من میر را آگه کنم زیرا که مولای منست
هر که سوداگر کالای وفا شد باید که کسادی را آرایش دکان داند
به بازار تو دل را من برید یک نظر کردم کرم کن یک نظر دیگر که کالایی دگر دارم
به صورت کاملاً خلاصه این قضیه بیانگر این است که امکانات تولید در کشورهای مختلف متفاوت است. در پاره ای از کشورها تمرکز سرمایه بالاست در صورتی که دسترسی به نیروی کار انسانی مشکل است. بر عکس در بعضی دیگر از کشورها نیروی کار انسانی فراوان است اما سرمایه کافی وجود ندارد. بنابراین هر کشوری در تناسب با امکانات تولیدی محل در تولید کالای خاصی تخصص پیدا می‌کند. انتقال کالا از کشوری به کشور دیگر در مقایسه با انتقال سرمایه یا نیروی کار، هزینه کمتری دارد؛ بنابراین هر چه روند تولید تخصصی تر باشد به نفع اهالی کشورهای مختلف و همه آنهاست.
در برخی مواقع، فروش تریلر مثل یک کالای لوکس نیست، بلکه همانند یک کالای ضروری در هر خانه‌ای پیدا می‌شود… تریلر احتمالأ شنیده‌شده‌ترین ضبط تمام تاریخ است.