معنی کلمه کاشه در لغت نامه دهخدا
گرفت آب کاشه ز سرمای سخت
چو زرین ورق گشت برگ درخت.
رودکی ( جهانگیری ) ( آنندراج ).
کاشه. [ ش ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) مثل کبسول. رجوع به کبسول شود. ظرف خرد برای بلعیدن دواهای بدمزه. بسته مخصوصی که دوادر آن ریزند و کوچک سازند تا بتوان بحلق فرو برد.
- کاشه های دارویی : کاشه های داروئی از دو ورقه نازکی که با خمیر نشاسته خالص فطیر تهیه شده تشکیل یافته است و شکل آنها گرد و گوداست و دارای لبه ای پهن میباشد در یکی از آنها گردهای داروئی را میریزند و لبه دیگر را قدری مرطوب کرده بر روی اولی میگذارند و به کمک اسباب مخصوصی به نام کاشتور آن را فشار میدهند تا محکم شود همچنین کاشه های دیگری در داروخانه ها وجود دارد که یکی در دیگری جای میگیرد و داروها را در کاشه کوچکتر میریزند و کاشه بزرگتر را بر روی آن قرار داده فشار مختصری میدهند تا کاشه کوچکتر را در خود جای دهد . ( کارآموزی داروسازی صص 115 - 116 ).