کاشه

معنی کلمه کاشه در لغت نامه دهخدا

کاشه. [ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) کاژ. ( جهانگیری ). بمعنی کازه است و آن خانه ای باشد علفی که بر کنار کشت و زراعت سازند. ( برهان ). رجوع به کازه شود. کومه. رجوع به کومه شود. جمس. رجوع به جمس شود. || یخ تنک و نازک را گویند و آن آبی است که در زمستان می بندد و منجمد میشود. ( برهان ). یخ تنک را گویند زیرا که به شیشه شفاف شباهت دارد، کاش بمعنی شیشه است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) :
گرفت آب کاشه ز سرمای سخت
چو زرین ورق گشت برگ درخت.
رودکی ( جهانگیری ) ( آنندراج ).
کاشه. [ ش ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) مثل کبسول. رجوع به کبسول شود. ظرف خرد برای بلعیدن دواهای بدمزه. بسته مخصوصی که دوادر آن ریزند و کوچک سازند تا بتوان بحلق فرو برد.
- کاشه های دارویی : کاشه های داروئی از دو ورقه نازکی که با خمیر نشاسته خالص فطیر تهیه شده تشکیل یافته است و شکل آنها گرد و گوداست و دارای لبه ای پهن میباشد در یکی از آنها گردهای داروئی را میریزند و لبه دیگر را قدری مرطوب کرده بر روی اولی میگذارند و به کمک اسباب مخصوصی به نام کاشتور آن را فشار میدهند تا محکم شود همچنین کاشه های دیگری در داروخانه ها وجود دارد که یکی در دیگری جای میگیرد و داروها را در کاشه کوچکتر میریزند و کاشه بزرگتر را بر روی آن قرار داده فشار مختصری میدهند تا کاشه کوچکتر را در خود جای دهد . ( کارآموزی داروسازی صص 115 - 116 ).

معنی کلمه کاشه در فرهنگ معین

(شَ یا ش ) (اِ. ) یخ نازکی که روی آب می بندد.

معنی کلمه کاشه در فرهنگ عمید

کپسول.
یخ نازک روی آب: گرفت آب کاشه ز سرمای سخت / چو زرین ورق گشت برگ درخت (عمعق: ۱۹۵ ).

معنی کلمه کاشه در فرهنگ فارسی

( اسم ) ( دارو سازی ) محفظه ای کوجگ که دارو را در آن ریزند تا بسهولت بحلق فرو رود . توضیح کاشه های دارویی از دو ورق. نازک که با خمیر نشاست. خالص فطیر تهیه شده تشکیل یافته و شکل آنها گرد و گود و دارای لبه ای پهن است . در یکی از آنها گردهای دارویی را میریزند و لب. دیگری را قدری مرطوب کنند و بر روی اولی گذارند و بکمک آلتی مخصوص بنام کاشتور آنرا فشار دهند تا محکم گردد . در دارو خانه ها کاشه های دیگری وجود دارد که یکی در دیگری جای گیرد و دارو را در کاش. کوچکتر و کاش. بزرگتر را بر روی آن قرار داده فشار مختصری میدهند تا کاش. کوچکتر را در خود جای دهد ( کار آموزی دارو سازی ۱۶ - ۱۱۵ )

معنی کلمه کاشه در ویکی واژه

یخ نازکی که روی آب می‌بندد.

جملاتی از کاربرد کلمه کاشه

بنگر بدوستی که مرا طرفه اوفتاد با دوستی بروی چو پشت رکاشه ای
گرفت آب کاشه ز سرمای سخت چو زرین ورق گشت برگ درخت
مردم آن لر تبار و به زبان لری بختیاری سخن می گویند و از طایفه بابادی عکاشه می باشند.
گفت عکاشه صفر بگذشت و رفت گفت که جنت ترا ای شیر زفت
لغت کاسه وکاسست هم ازکاشه وکاش زانکه پرنقش گل و بوتهٔ مینایی بود
کاشهد ان لا اله لی سواه من به وحدانیتت هستم گواه
چه دگر بر فرس و استر خود رشک بری کاشهب چرخ روان بر اثر توسن ماست
کسی کرد نتوان ز زهر انگبین نسازد ز ریکاشه کس پوستین
همی تا سمورست و سنجاب چین نپوشد ز ریکاشه کس پوستین