کاسه بند

معنی کلمه کاسه بند در لغت نامه دهخدا

کاسه بند. [ س َ ب َ ] ( نف مرکب ) چینی بندزن. آنکه ظروف شیشه ای و چینی و چوبی شکسته را با مفتولهای نازک بهم پیوندد. کاسه دوز. کلوابند. شعاب. ( تفلیسی ). رٔآب.

معنی کلمه کاسه بند در فرهنگ معین

( ~ . بَ ) ۱ - (ص فا. ) آن که ظروف شیشه ای و چینی و چوبی شکسته را بند می زند. ۲ - (اِمر. ) آلتی که پهلوانان کشتی با اجازة استادان و مشایخ به کاسة زانوی خود می بسته و در وسط آن آیینة کوچکی نیز قرار می دادند. این عمل کفایتی بود از این که زانوی صاحب کاسه بند ب

معنی کلمه کاسه بند در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه ظروف شیشه یی و چینی و چوبی شکسته را با مفتولهای نازک بهم پیوندد کاسه دوز کلوا بند چینی بند زن . ۲ - ( کشتی ) آلتی که پهلوانان کشتی گیر مشهور با اجاز. استادان و مشایخ بکاس. زانوی خود می بسته و در وسط آن آیین. کوچکی نیز قرار میداده اند . این عمل کنایتی بود از اینکه زانوی صاحب کاسه بند بخاک نمیرسد ( پرتو بیضایی . تاریخ ورزش باستانی ایران ) .

معنی کلمه کاسه بند در دانشنامه آزاد فارسی

(نیز: زانوبند آینه) در فرهنگ پهلوانی، آینه ای کوچک، نصب شده بر تکه ای چرم، که پهلوانان بر تنکۀ خود می دوختند. برخی از پهلوانان آینه را روی هر دو زانوی تُنکه نصب می کردند و به اصطلاح «تنکۀ آینه» می پوشیدند که لباس کشتی پهلوانان بود. پوشیدن چنین لباس یا کاسه بندی کنایه از آن بود که زانوی صاحب کاسه بند در کشتی به خاک نمی رسد و او کشتی های خود را سر پا می گیرد. در تاریخ ورزش باستانی کمتر پهلوانی توانسته چنین ظاهر شود. بعد از پهلوان حاج رضاقلی سنگلچی، اولین پهلوان پایتخت در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار، پهلوانی بدین هیئت ظهور نکرد. بستن کاسه بند با اجازۀ استادان کشتی پهلوانی و مشایخ طریقت صورت می گرفت.

معنی کلمه کاسه بند در ویکی واژه

آن که ظروف شیشه‌ای و چینی و چوبی شکسته را بند می‌زند.
آلتی که پهلوانان کشتی با اجازة استادان و مشایخ به کاسة زانوی خود می‌بسته و در وسط آن آیینة کوچکی نیز قرار می‌دادند. این عمل کفایتی بود از این که زانوی صاحب کاسه بند به خاک نمی‌رسد.

جملاتی از کاربرد کلمه کاسه بند

کاسه بندی چه جویی از مجنون؟ کیسه دوزی چه خواهی از طرار؟