کارگزار

کارگزار

معنی کلمه کارگزار در لغت نامه دهخدا

کارگزار. [ گ ُ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) عامل. ج ، کارگزاران : و کتبه و کارگزاران را امور متفاوت بود بعضی محظوظ و بهرمند و جمعی محروم و مستمند میماندند. ( جهانگشای جوینی ). بسیار میفرمودند کارگزار رونده این راه نیاز و مسکنت و علو همت است. ( انیس الطالبین بخاری ص 124 ). کارگزاران و قاصدان سلاطین روزگار بسیار بگرمینه میگذرند. ( انیس الطالبین بخاری ص 154 ). فرمودند بزرگ صفتی است محبت ، کارگزار راه حق همین است. ( انیس الطالبین بخاری ص 156 ). || شغلی در وزارت خارجه قدیم. || کسی که کارهای بانک را در شهر دیگری انجام میدهد. و رجوع به کارگذار شود.

معنی کلمه کارگزار در فرهنگ معین

(گُ ) (ص فا. ) عامل ، مأمور.

معنی کلمه کارگزار در فرهنگ عمید

١. انجام دهندۀ کار.
٢. کسی که از طرف دیگری کاری را اداره می کند.
٣. واسطۀ دادوستد یا انجام یافتن کاری.
٤. مٲمور دولت یا حکومت.
٥. نمایندۀ یک مؤسسه یا شرکت در شهر دیگر.

معنی کلمه کارگزار در فرهنگ فارسی

عامل
( صفت ) ۱ - انجام دهند. کار . ۲ - عامل مامور ( حکومت ) : [ کار گزاران و قاصدان سلاطین روزگار بسیار بگرمینه میگذرند ] . ( انیس الطالبین بخاری . نسخ. خطی کتابخان. دهخدا ۳ ) ۱۵۴ - ( وزارت خارج. قدیم ) مامور وزارت خارجه در شهرهایی که قنسولهای خارجی اقامت داشتند و او مامور رسیدگی بامر یکی از طرفین دعوی - در صورت تابعیت ایران - و مذاکره با قنسولها بود . توضیح در عهد قاجاریه بدین معنی غالبا [ کار گذار ] مینوشتند . ۴ - کسی که کار های بانک را در شهری دیگر انجام دهد . توضیح بهم. این معانی بخطا [ کار گذار ] نوشته و مینویسند کار گذار .

معنی کلمه کارگزار در فرهنگستان زبان و ادب

{agent} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] مأمور رسمی یک دولت یا سازمان بین المللی
{forwarder} [حمل ونقل دریایی] شخصیت حقیقی یا حقوقی که به نیابت از فرستنده ترتیب حمل کالا و تشریفات اداری مربوط به آن را بر عهده می گیرد

معنی کلمه کارگزار در دانشنامه عمومی

کارگزار به فرد یا سازمانی گفته می شود که بین خریدار و فروشنده ارتباط لازم را به وجود می آورد و در ازای آن حق العمل ( حق کمیسیون ) دریافت می نماید. یک کارگزار به طور عام مجموعه ای از فعالیت های لازم بین خریدار و فروشنده را با توجه به مسئولیت قبلی که خریدار و فروشنده به او واگذار کرده اند انجام می دهد تا در شرایط مشخص و امن موضوع مورد معامله و هزینه های اصلی و جانبی آن تبادل گردد.
با توجه به این تعریف مشخص می گردد که با توجه به هر بازاری به طور حتم کارگزارهای اختصاصی برای آن بازار وجود دارد. به طور مثال:
• کارگزار اوراق بهادار
• کارگزار نشریات
• کارگزار املاک
کارگزار املاک به فرد یا سازمانی گفته می شود که با توجه به مهارت های لازم برای انجام معامله، در جهت حفظ منافع خریدار یا فروشنده در جریان خرید و فروش ملک ارتباط لازم را میان طرفین به وجود می آورد.
کارگزار املاک مجموعه ای از فعالیت های لازم بین خریدار و فروشنده را با توجه به مسئولیت قبلی که خریدار و فروشنده به او واگذار کرده اند انجام می دهد تا در شرایط مشخص و امن موضوع مورد معامله و هزینه های اصلی و جانبی آن تبادل گردد.
در ایران، بنگاه های مشاور املاک که در حال حاضر در زمینه معاملات املاک و مستغلات فعالیت می کنند در واقع نمونه های ساده تری از کارگزاری املاک هستند.
• معاملات مربوط به اوراق بهادار
• مشاوره
• بازگردانی اوراق بهادار
• خدمات مالی
• تعهد پذیره نویسی
• کارگزاری با خدمات کامل ( به مشتریان اطلاعات و مشاوره می دهند )
• کارگزاری با تخفیف ( بدون مشاوره )

معنی کلمه کارگزار در ویکی واژه

انجام دهنده، کاری، کار راه انداز.
عامل اجرای اوامر یا سیاست کسی یا دستگاهی. عامل، مأمور.
در رایانه سرور.

جملاتی از کاربرد کلمه کارگزار

این کار تو را کارگزار دگر است نیک و بد تو به اختیار دگر است
در تاریخ ابن اسفندیار آمده است کینهٔ مردم طبرستان از عربان به حدی بود که در سال ۱۶۰ هجری مردم امیدوار کوه (کوهستانی میان آمل و گرگان)، از ظلم کارگزاران خلیفه به ستوه آمدند. فرمانروایان آن‌ها که ونداد هرمزد و سپهبد شروین و مسمغان ولاش بودند آن‌ها را ضد اعراب شورانیدند و بدان سبب در اندک زمان شورش و آشوب بزرگی پدید آمد. در یک روز، مردم سراسر طبرستان بر عربان بیرون آمدند و آن‌ها را به باد کشتار گرفتند.
سازگار تو بود در همه کار بر مراد تو بود کارگزار
نیست مرا کار و دکان هستم بی‌کار جهان زان که ندانم جز تو کارگزاری صنما
از هنگام بدرود تا اکنون که انجام ماه است از جندق و سمنان و طوس و دیگر آبادی ها بی گزاف زبان بازی ده دوازده نامه گشاده دامان و گریبان تنگ فرستاده ام، از نامه که به احمد گسیل آمده بود چنان دانسته می شد که از آنها همه یک نامه چشم سپار نیفتاده در بتکده و خانقاه که تختگاه شهریاران پوست و مغز است و کارگزاران گوهر و پیکر چه مایه راستی درستی مانده که از خربندگان شهر و روستا چشم توان داشت، شعر:
داده‌های ذخیره‌شده روی سرورهای بانک و کارگزاری‌های بورس داده‌های باساختار هستند. استخراج اطلاعات از داده‌های باساختار آسان است. داده‌های روی یک ویدئو در آپارات، متن ایمیل، چت و متن همین مقاله داده‌های بدون ساختار هستند. حجم داده‌های بدون ساختار بسیار بیشتر از داده‌های باساختار است.
یکی از خلفاء، بیکی از کارگزارانش نوشت: از این که گناهکاری را به جزائی بیش از آنکه مستوجب آن است، ترسانی، بپرهیز، چه اگر آن کنی گناه ورزیده باشی و اگر نکنی دروغ گفته باشی.
حجاج وی را گفت: ای پیر از کجائی؟ گفت: از همین روستایم، گفت: کارگزاران ده چگونه اند؟ گفت: از بدترین کارگزاران اند، بمردم ستم می کنند و اموالشان را حلال میدارند.
نیمه ی ایران ز عدل کارگزارانش خرّم و آباد همچو باغ جنان است
در آن مهم که میان دو صف پدید آید یقین بدانکه سر تیغ اوست کارگزار
غم مخور از دی وز غز و غارت وز در من بین کارگزاری
با مهم غم عشق تو بیکبار ببست در دکان کفایت خرد کارگزار