معنی کلمه کارون در لغت نامه دهخدا
رود کارون مانند بسیاری از رودخانه های ایران سطح آبش از اراضی اطراف پست تر است و بدین واسطه اهالی نمی توانند مستقیماً از آب رودخانه جهت نخلستانهای خود استفاده کنند بلکه برای مشروب کردن نخلستانها نهرهای عمود بر رودخانه کارون و بهم شیر و شط العرب حفر نموده و در موقع جذر و مد که در مدت شبانه روز اتفاق می افتد نخلستانها طبعاً مشروب میشوند بعلاوه موتورهائی در کنار رودخانه قرار داده اند که بوسیله تلمبه آب را در اراضی به جریان درآورده زراعت مینمایند. ( از جغرافیای مفصل تاریخی غرب ایران ص 89 ). و نیز به ص 18، 19، 31، 36، 82، 83، 85، 88، 90، 91، 92، 98، 174، 177، 178،180، 309، 350 از کتاب مذکور رجوع شود. پلی آهنی برروی کارون در کنار شهر اهواز بسته اند که طویلترین پل خط آهن سراسری ایران بشمار میرود. در تاریخ ایران باستان ذیل عنوان «حرکت اسکندر به طرف پارس » آمده است : از شوش اسکندر چهار روز راه پیموده به رود «پاسی تیگرس » رسید. یونانیها نوشته اند که سرچشمه این رود در کوهستان «اوکسیان » واقع و طرفین این رود بمسافت پنجاه استاد ( تقریباً 9250 ذرع ) پر از جنگل است ، این رود، چون از بلندیها بپستی ها میریزد، آبشارهائی بوجود می آورد و بعد داخل جلگه شده ملایم حرکت میکند در اینجا عمق آن بقدری است ، که قابل کشتیرانی است و پس از آنکه 60 استاد طی مسافت کرد بخلیج پارس میریزد، از توصیفی که کرده اند معلوم است که این رود همان رود کارون است و نیز این اطلاع به دست می آید که پارسی های قدیم این رود را «پس تیگر» ( یعنی پس دجله ) مینامیدندزیرا چنانکه از کتیبه بیستون داریوش معلوم است دجله را پارسی های قدیم تیگر میگفتند ( کتیبه های بیستون طبع موزه بریطانیائی ، ستون 1، بند 18 ) اگر چه دیودوراسم این رود را تیگر نوشته ولی از روایت آریان ( کتاب 3، فصل 6، بند 3 ) و کنت کورث ( کتاب 5، بند3 ) معلوم است که اشتباه کرده و «پس تیگره » صحیح است. ( ایران باستان چ 1 صص 1409 - 1410 ) و رجوع شود به ایران باستان ص 137، 1509، 1510، 1546، 1880، 1886، 2010، 2012.