کارن

معنی کلمه کارن در لغت نامه دهخدا

کارن. [ رِ ] ( اِخ ) نام شهری در خط سیر لشکر خشایارشا از لیدیه به داردانل.
کارن. [ کارْ رِ ] ( اِخ ) نام سردار قشون مهرداد شاهزاده اشکانی که با اشک بیستم ( گودرز ) جنگید و لشکر طرف مقابل را شکست داده بیش ازآنچه مقتضی بود آن را تعقیب کرده دور رفت و وقتی که برمیگشت راه او را قوای تازه نفسی قطع کرد و خود او اسیر گردید یا کشته شد. ( از تاریخ ایران باستان چ 2 ص 2421 ) باز در همین کتاب آمده : گوت شمید گوید: که کارّن والی صفحه ای بود که در آنجا جنگ روی داد. ( تاریخ ایران الخ ، ص 128 ). ولی مدرک این عقیده را ننموده و در نوشته های تاسی توس هم چنین خبری نیافتیم. ( ایران باستان چ 2 ص 2422 ).
کارن. [ رَ ] ( اِخ ) قارن. رجوع به قارن شود.
کارن. [رُ ] ( اِخ ) ( رود... ) کارون. رجوع به «کارون » شود.

معنی کلمه کارن در فرهنگ فارسی

اگوستن - ژزف صاحبمنصب فرانسوی (و. ۱۷۷۸ - مقت . ۱۸۲۲ م . ) وی در دوره امپراتوری اول فرانسه سرهنگ دوم بود و در سال ۱۸۲٠م. سردسته توطئه [ بلفور ] گردید و دو سال بعد تیرباران شد .
نام سردار قشون مهرداد شاهزاده اشکانی

معنی کلمه کارن در فرهنگ اسم ها

اسم: کارن (پسر) (فارسی) (تلفظ: kāran) (فارسی: کارِن) (انگلیسی: karen)
معنی: جنگجو، ( = قارِن )، ن قارِن، قارَن، نام سردار لشکر مهرداد شاهزاده اشکانی که علیه اشک بیستم ( گودرز ) قیام کرد

معنی کلمه کارن در فرهنگستان زبان و ادب

{Charon} [نجوم] تنها قمر شناخته شدۀ پلوتون به قطر نصف این سیاره که جنس آن، مانند پلوتون، بیشتر از یخِ آب است

معنی کلمه کارن در دانشنامه آزاد فارسی

کارِن (Karen)
از اقوام آسیای جنوب شرقی. شمارشان به۱.۹میلیون تن می رسد و در بخش شرقی میانمار (برمه)، تایلند و دلتای رود ایراوادی زندگی می کنند. کارن ها از دیرباز به شیوه نوبتکار کشاورزی می کردند. ادیان اصلی آن ها آیین بودا و مسیحیت است و زبانشان به شاخۀ تای در خانوادۀ زبانی چینی ـ تبتی تعلق دارد. در ۱۹۸۴ دولت برمه کارزاری نظامی را برضد ارتش آزادی بخش ملی کارن، شاخۀ نظامی اتحادیۀ ملی کارن، آغاز کرد. قانون دولتی و شورای نظم میانمار استفاده از غیرنظامیان کارن را به مثابۀ کارگران اجباری در ۱۹۹۵ـ۱۹۹۶، به ویژه برای ساختن راه آهن یی تاوی و جاده ها، افزایش داد. در همین حال روستاهای کارن جابه جا شدند، محصولاتشان تخریب، اموالشان مصادره و هزاران نفر از آنان وادار به گریز به تایلند شدند. پس از استقلال برمه در ۱۹۸۴، کارن ها به شدت در مقابل فرآیند ادغام شدن در برمه مقاومت کردند. سه بخش از برمه با نام های کانتاراوادی، باولاکه و کیبوگی، که پیش تر دولت های کارِنی نامیده می شدند، در ۱۹۵۴ دولت کایا را (در مساحتی برابر ۱۱,۹۰۰ کیلومتر مربع) پدید آوردند، در حالی که بخش هایی از نواحی تونگو، تاتون و اَمرست دولت کارن را (با مساحتی در ح ۳۰هزار کیلومتر مربع) تشکیل دادند؛ این دو دولت تا اندازه ای خودمختار بودند.

معنی کلمه کارن در ویکی واژه

الگو:اسم-فارسی
اسم پسر
شجاع و دلیر
پسر کاوه آهنگر
سردار سپاه فیروز یا اشک سوم پادشاه اشکانی

جملاتی از کاربرد کلمه کارن

وی سابقه بازی در تیم‌های مس کرمان، نیروی زمینی تهران، خونه به خونه، مس رفسنجان و خوشه طلایی را در کارنامه دارد.
پیر گفتش حمله و خیل ملک عالم کارند وطاعت یک بیک
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به بلندی‌های بادگیر (۱۹۷۰)، تیتوس آندرونیکوس (۱۹۸۵)، و آنا کارنینا (۱۹۹۷) اشاره کرد.
در نه دورهٔ جام حذفی فوتبال آلمان به قهرمانی رسیده‌است و چهار عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان اروپای زنان را در کارنامهٔ خود دارد.
اهل عالم همه درین کارند به حجاب صور گرفتارند
گر به کفْ خاک بگیرند زَرِ سرخ شود روزْ گندم دِرَوَند اَر چه به شبْ جو کارند
ز بهر این جهان ایشان بکارند ز بهر آخرت تخمی نکارند
می‌ترس که آن زمان درآید کارند به سر زمان مادر
وی سابقه ۷۳ بازی برای تیم ملی فوتبال ایتالیا در کارنامه دارد، همچنین پست تخصصی او مدافع میانی است.
دفتر جشنواره بین‌المللی فیلم لوکارنو اعلام کرد که گلشیفته فراهانی، بازیگر ایرانی را به عنوان عضو هیئت داوران دوره آینده این جشنواره انتخاب کرده‌است.بی‌بی‌سی فارسی
ز رنگ صورت او کارنامۀ نقاش ز بوی تربت او بارنامۀ عطار
این سرکشان که شیر شکارند روز جنگ با چرخ در وفای تو یارند روز جنگ
مرا دل عرش یزدانست و من اجری خور خوانش خوشا اجری خوری کارند خوان از عرش یزدانش
میزان متوسط قبولی در دوره‌های سوادآموزی طی سال‌های ۶۸–۱۳۵۸ برابر ۴۰ درصد بوده‌است. نکته جالب این که میزان قبولی زنان همواره از مردان بیشتر بوده‌است. حاصل فعالیت‌های سوادآموزی در طول سال‌های ۶۸–۱۳۵۸ نشان می‌دهد که جمعی بالغ بر ۹/۳ میلیون نفر به اخذ کارنامه قبولی از نهضت سوادآموزی شده‌اند.
و گفت: در بهشت صحراهاست. چون بنده به ذکر مشغول شود، درختان می‌کارند به نام او تا آنگاه که بس کند. آن فریشته را گویند چرا بس کردید؟ گویند وی بس کرد.
بسا ناگشته را کز دَر درآرند سپهر و دور بین تا در چه کارند