کارسنج

معنی کلمه کارسنج در لغت نامه دهخدا

کارسنج. [ س َ ] ( نف مرکب ) کارآگاه. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آنکه کار را سنجد. آنکه جواب کار را نیک نگرد :
ز بسیاری راه و گنجی چنان
سخن راند با کارسنجی چنان.نظامی ( از آنندراج ).|| ( اِمرکب ) لفافه ای که زردوزان برای قماش سازند.

معنی کلمه کارسنج در فرهنگ عمید

۱. آن که کار را بسنجد و اطراف و جوانب آن را در نظر بگیرد.
۲. کارآگاه، کارآزموده: ز دشواری راه و گنجی چنان / سخن راند با کارسنجی چنان (نظامی۵: ۸۹۸ ).

معنی کلمه کارسنج در فرهنگ فارسی

کار آگاه
۱ - ( صفت ) آنکه اطراف و جوانب کاری را نیک در نظر گیرد کار آگاه : [ ز بسیاری راه و گنجی چنان سخن راند با کار سنجی چنان ] . ( نظامی ) ۲ - ( اسم ) لفافه ای که زرد و زان برای پارچه سازند .

جملاتی از کاربرد کلمه کارسنج

ابراهیم حاجیانی (متولد ۱۳۴۶) جامعه‌شناس ایرانی و اولین مدیر مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران است که این مسئولیت را از ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶ بر عهده داشت. وی پس از آن تا ۱۳۹۶ در مرکز تحقیقات استراتژیک وابسته به مجمع تشخیص مصلحت نظام، مدیر گروه پژوهش‌های فرهنگی بود. او از ابتدای سال ۱۳۹۷ تا پایان ۱۴۰۰ معاون مرکز بررسی‌های استراتژیک بوده است.