کارانه

معنی کلمه کارانه در فرهنگ معین

(نِ ) (اِمر. ) پولی که در برابر انجام کاری معین (مانند معاینه بیمار ) یا ساعت کار (مانند یک ساعت تدریس ) پرداخت می شود، کارمزد.

معنی کلمه کارانه در ویکی واژه

پولی که در برابر انجام کاری معین (مانند معاینه بیمار)
پرداخت می‌شود، کارمزد.

جملاتی از کاربرد کلمه کارانه

تِلْکَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِیزی‌ (۲۲). اکنون پس بخششی است سخت کژ و ستمکارانه.
استفاده از این شاخص برای محاسبه نسبت‌های مالی و بخصوص نسبت کفایت سرمایه، روشی است بسیار محافظه کارانه که گویای ریسک نقدینگی و نسبت‌های نقدینگی بانک می‌باشد.
گنه‌کارانه ماندم سر به پیش غمزه‌اش آن دم که ذکر عشق می‌کرد و من استغفار می‌کردم
سلاح «مایک»، با توجه به اندازهٔ فیزیکی و نوع سوخت ترکیبی آن (دوتریوم مایع کرایوژنیک)، برای استفاده به‌عنوان یک سلاح قابل تحویل مناسب نبود. این آزمایش به‌عنوان یک آزمایش اثبات مفهوم «محافظه‌کارانه از نظر فنی» و به‌منظور تصدیق مفهوم‌های مورد استفاده برای انفجارهای چند مگاتونی طراحی شد.
چو پرکارانه طرح قتل من افکنده آن بدخو که آثار غضب در چهره‌اش دشوار می‌فهمم
البته سخنگوی مرکزی سایبری سپاه گفته‌است هکر بازداشت شده «از آنجایی که انگیزه تبهکارانه نداشت» اطلاعات سه هزار فیش حقوقی را منتشر نکرده‌است.
وی همچنین عضو گروه‌های خلافکارانه‌ای چون شش فاسد، فرستادگان شیطان، چهار وحشتناک، دوازده فاسد و نابودکنندگان می‌باشد.