کاخه
معنی کلمه کاخه در فرهنگ معین
معنی کلمه کاخه در فرهنگ عمید
۲. زردی گندم.
۳. باران.
معنی کلمه کاخه در فرهنگ فارسی
باران باشد علت یرقان
معنی کلمه کاخه در ویکی واژه
زردی، یرقان.
جملاتی از کاربرد کلمه کاخه
چون درو خذلان و عصیان توای شه راه یافت کاخها شد جای جغد و باغها شد جای مار
بلند کرده، به دینار، کاخهای ولی خراب کرده، به شمشیر، خانه بدخواه
باغهایی دیده ام من چون بهشت اندر بهشت کاخهایی دیده من چون بهار اندر بهار
بسی کاخها و بسی خانه ها نکردند با باغ و کاشانه ها
بزرگ شهری ودرشهر کاخهای بزرگ رسیده کنگره کاخها به دو پیکر
همه کاخها رایک اندر دگر برید آنک بد شاه را کارگر
جهانی به آتش برافروخته همه کاخها کنده و سوخته
بر کاخهای او اثر دولت قدیم پیداترست از آتش بر تیغ کوهسار
چون درو عصیان و خذلان تو ای شه راه یافت کاخها شد جای کوف و باغها شد جای خاد
که تور فریدون برآورده بود بدو اندرون کاخها کرده بود