کابینه
معنی کلمه کابینه در فرهنگ معین
معنی کلمه کابینه در فرهنگ عمید
معنی کلمه کابینه در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - اطاق کار دفتر . ۲ - دبیر خانه دارالانشائ . یا رئیس کابینه . رئیس دفتر . ۳ - مجموع وزیران یک دولت هیئت دولت : [ غلت دیگر زد کابینه و شد توده برون صدر اعظم را میدان عمل یکسره شد ] . ( بهار ) یا کابین. وزیران ( وزرائ ) . ۴ - مستراح مبال .
دفتر هیات وزیران
معنی کلمه کابینه در دانشنامه آزاد فارسی
(در لغت، به معنی «اتاقی کوچک که حکایت از حفظ اسرار دارد») در سیاست، گروهی از وزیرانِ عهده دارِ بالاترین مقام های اجرایی کشور و تعیین کنندۀ خط مشی حکومت. در انگلستان، نظام کابینه از دورۀ خاندان استوارت در قرن۱۷م پاگرفت. در دورۀ سلطنت ویلیام سوم این رسم جاافتاد که شاه وزیران خود را از اعضای حزبی که در پارلمان اکثریت کرسی ها را در اختیار دارد انتخاب کند. در ایالات متحدۀ امریکا، برخلاف انگلستان، کابینه ابتکار قانون گذاری را در دست ندارد و اعضای آن، که رئیس جمهور آنان را به کار می گمارد، نباید عضو کنگره باشند. اصطلاح کابینه از ۱۷۹۳ در ایالات متحده رواج یافت. در ایران این اصطلاح ظاهراً بعد از انقلاب مشروطه رواج یافت و به آن «هیئت وزیران» هم می گویند.
معنی کلمه کابینه در ویکی واژه
مجموع وزیران یک دولت.
جملاتی از کاربرد کلمه کابینه
وی در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری از رئیسی حمایت کرد و پس از پیروزی حسن روحانی، توکلی از کلیت کابینه وی دفاع کرد. او در ۲۴ شهریور ۱۳۹۲، پس از انتصاب جعفر توفیقی به عنوان سرپرست وزارت علوم بیشترین اعضای وزارت علوم را طرفدار جریان اصلاحطلبی دانست و گفت:
داند نظری کو به حقیقت بیناست کابینه اناالعکس اگر گفت؟ خطاست
زایس-اینکوارت قانون تبدیلشدن اتریش از یک کشور به یک استان (استان اوستمارک) در آلمان را در ۱۳ مارس ۱۹۳۸ امضا کرد. وی با تأیید هیتلر فرماندار اوستمارک شد و بهطور افتخاری درجه گروپنفورر در اساس به وی داده شد. همچنین در مه ۱۹۳۹ به عنوان وزیر فاقد مقام به کابینه هیتلر پیوست. وی به عنوان فرماندار اتریش در فرستادن یهودیان اتریش به اردوگاههای کار اجباری نازیها نقش عمدهای ایفا کرد.
کاش کابینه زلفت شود از شانه پریش کو پریشانی ما جمله مهیا دارد
روابط او با یوژف آنتال، نخستوزیر و کابینه دولت هم پرتنش بود. اما علیرغم درگیریهای ایدئولوژیکشان، آنتال که به شدت بیمار بود، در ۱۱ دسامبر ۱۹۹۳، یک روز قبل از مرگش، توسط گونتس نشان شایستگی مجارستان را دریافت کرد.
طبعم نشاط کرد به انشاد این غزل در اقتفا به خواجۀ کابینه ساز کن
کابینهات از آن سیه شد نامش هر روسیاهی را تو بودی دامش
مجلس ننگین، وکیل خائن و قاتل دولت و کابینه لکّهدار علیجان
آگاه از سیاست کابینه، کس نشد نبود عجب که «نیست» معین مرام خر
ببین! «عشقی» که هر کابینه را نفرین نمود، اینک چسان در مدحِ این کابینهٔ قدرت مُصَمَّم شد
شنیده بودم از اهل لغت که کابینه باصطلاح و زبان فرنگ بیت خلاست
ناگهان سر بِرِسَد دورهٔ کابینهٔ تو
آنگاه شادروان عشقی اشعار زیر را تحت عنوان «زن نجیبه» در قرن بیستم انتشار داد و بدین ترتیب جر و بحث روزنامه قانون و روزنامه قرن بیستم راجع به کابینه مستوفی الممالک پایان یافت.