ژوبین

معنی کلمه ژوبین در لغت نامه دهخدا

ژوبین. ( اِ ) زوبین. ژوپین. رجوع به هر دو کلمه شود.

معنی کلمه ژوبین در فرهنگ فارسی

زوبین . ژوپین

معنی کلمه ژوبین در فرهنگ اسم ها

اسم: ژوبین (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: žobin) (فارسی: ژوبين) (انگلیسی: zhobin)
معنی: نوعی نیزه کوچک با سر دو شاخه و نوک تیز، نام پسر پیران، ژوپین، زوبین، نیزه ی کوچک که در جنگهای قدیم به سوی دشمن پرتاب می کردند، ( در اعلام ) نام پسر پیران زوبین

معنی کلمه ژوبین در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:زوبین

معنی کلمه ژوبین در ویکی واژه

ژوبین (جمع ژوبین‌ها)
از ادوات جنگی در ایران باستان که در شاهنامه به دفعات استفاده شده است.
امروزه از نامهای پسران است.
به معنی "تیری در چله کمان، نشانه رفته و آماده ی پرتاب " تعبیر می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه ژوبین

درآمد چه کوهی میان سپاه غو نای ژوبین برآمد بماه
تو خسرو گشته کام دلْت شیرین عدوی تو نشان تیر و ژوبین
به ژوبین دو شش مرد هیتال شاه بیفکند بصوح بر خاک راه
به ژوبین و شمشیر بردند دست به ارژنگیان اندر آمد شکست
به ژوبین ورا نیز افکند خوار غو نای بر شد به چرخ چهار
به تن هر یکی مهتر از گاومیش چو ژوبین بر او خار یک بیشه بیش
دو لشکر برابر ستادند باز برآمد دم نای ژوبین دراز
به نزدیک شنگاوه آمد به دشت بزد تیرو ژوبین و زو درگذشت
دم نای ژوبین بدرید گوش ز بانگ تبیره جهان در خروش