ژنی
معنی کلمه ژنی در فرهنگ معین
معنی کلمه ژنی در فرهنگ عمید
۲. (صفت ) نابغه، بسیارباهوش.
معنی کلمه ژنی در فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم ) نبوغ استعداد . ۲ - ( صفت ) نابغه داهیه .
معنی کلمه ژنی در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه ژنی در ویکی واژه
نابغه.
جملاتی از کاربرد کلمه ژنی
در تنور رزق چون نوبت به قرص ما رسد چرخ گویا بیژنی از چاه می آرد برون
مگر به بال و پر بیخودی رسم جایی وگرنه نقش قدم چاه بیژنی است مرا
گاهی نگون به چاه زنخدان چو بیژنی گه درگشاد تیر بلا همچو آرشی
هان ای بهار، مرد خرد شو که در جهان بند است بیژنی و مغاک است رستمی
از تنور رزق تا قرصی برون می آورم بیژنی گویا برون از قعر چاهی می کشم
تو در پنجه شیر مرد اوژنی چه سودت کند پنجهٔ آهنی؟
که چون تو سواری هژبر افکنی سرافرازگردی و شیر اوژنی
وزان زور بازوی مرد افکنی وزان فرو نیروی شیراوژنی
بر رخ تست مرد و زن فتنه کزان خط و ذقن رهزن صد منیژه و چاه هزار بیژنی
شد به هامون با همه شیر او ژنی هر طرف سرگرم در صید افکنی