ژنه

معنی کلمه ژنه در لغت نامه دهخدا

ژنه. [ ژَ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) نیش سوزن. || نیش جانوران گزنده مانند زنبور و پشه و امثال آن. ( برهان ). صاحب آنندراج گوید تبدیل زنه است.
ژنه. [ ژِ ن ِ ] ( اِخ ) ( قدیس ) نام آرتیست و ممثل رومی معاصر دیوکلسین امپراطور روم. او در سال 286 یا 303 م. به جرم نصرانیت به شهادت رسید. وی قهرمان تراژدی «رُترو» است و ذکران او 26 اوت است.

معنی کلمه ژنه در فرهنگ معین

(ژَ نِ ) (اِ. ) نیش سوزن ، نیش حشرات گزنده .

معنی کلمه ژنه در فرهنگ عمید

۱. نیش.
۲. نیش سوزن.
۳. نیش حشرات گزنده، مانند پشه و زنبور.

معنی کلمه ژنه در فرهنگ فارسی

( اسم ) نیش سوزن و نیش جانوران گزنده مانند زنبور و پشه و امثال آن .
نام آرتیست و ممثل رومی معاصر دیو کلسین امپراطور روم . او در سال ۳٠۳ - ۲۸۶ میلادی بجرم نصرانیت بشهادت رسید . وی قهرامان تراژدی رترو است .

معنی کلمه ژنه در ویکی واژه

نیش سوزن، نیش حشرات گزنده.

جملاتی از کاربرد کلمه ژنه

مهارکننده آنزیم آروماتاز که در غده فوق کلیوی موجب تبدیل آندروژنها به استروژنها می‌شود.
علم حکمت ز انبیا برخاست حکمت کژنه، بلکه حکمت راست
وارهاند جان آشفته از این خون‌خوارگان آنکه سلمان را گرفت از شیر دشت ارژنه
قصّهٔ سلمان مگر نشنیده‌ای یا که دشت ارژنه نادیده‌ای
ای شاه، کژنهادهٔ از مستی آن کلاه چندان گرو شود به خرابات ما قبا؟
چون ارژنه شیری بر بایندگی دل با آنکه رمنده چو غزال ختنی تو
در ارژنه سلمان تو رهاندی ز کف شیر فریاد رسی در همه حین یا اسدالله
بدشت ارژنه سلمان ترا خواند در آن دم کو بدست شیر درماند
وقت حلمت گرچه از موری کشی سختی ولیک گاه خشمت یال دزدد شیر دشت ارژنه
قصّهٔ سلمان و دشت ارژنه بشنو و خوردش مبین اندر تنه