ژرمن

معنی کلمه ژرمن در لغت نامه دهخدا

ژرمن. [ ژِ م َ ] ( اِخ ) نامی که به ساکنین ژرمانی یا آلمان اطلاق می شود. این قوم چنانکه از اخلاق و زبان و صورت ظاهر آنان پیداست از نژاد آریائی هندواروپائی هستند که در حدود قرن هفتم یا ششم پیش از میلاد بنابه روایتی از آسیا مهاجرت کرده و از طریق دره دانوب به اروپا راه یافته اند و آنان یکی از شعب هشتگانه ملل هندواروپائی بشمار می روند. نام ژرمن شامل آلمان های غربی و شرقی اروپا و انگلوساکسونها و اسکاندیناویها نیزمی شود. دین قدیم آنان پرستش مظاهر طبیعت بود و در نظام اجتماعی ایشان هر فردی آزادی تام و تمام داشت.
ژرمن. [ ژِ م َ ] ( اِخ ) اگوست. نام مورخ و رمان و نمایشنامه نویس فرانسوی. مولد پاریس بسال 1862 و وفات در همانجا بسال 1915 م.
ژرمن. [ ژِ م َ ] ( اِخ ) اگوست ژان. نام کنت ِ مونت فرت و سیاستمدار فرانسوی. مولد پاریس بسال 1786 و وفات در همانجا بسال 1821 م.
ژرمن. [ ژِ م َ ] ( اِخ ) الکساندر شارل.نام مورخ فرانسوی. مولد بسال 1809 در پاریس و وفات بسال 1887 م. در مونت پلیه. او را آثار بسیاری است.
ژرمن. [ ژِ م َ ] ( اِخ ) پیر ژرمن اول. نام زرگر معروف فرانسوی ( 1647-1684 م. ).
ژرمن. [ ژِ م َ ] ( اِخ ) پیر دوّم. نام زرگر معروف فرانسوی ( 1722-1797 م. ). وی را بسبب اقامت در رُم رومی گویند. رسالتی در اصول فن زرگری دارد.
ژرمن. [ ژِ م َ ] ( اِخ ) سوفی. نام ریاضی دان فرانسوی. مولد پاریس بسال 1776 و وفات در همانجا بسال 1831 م.
ژرمن. [ ژِ م َ ] ( اِخ ) ( قدیس ) نام اسقف اکسر و متولد در همان شهر در حدود سال 390 و متوفی در راوِن بسال 448 م. ذکران او روز 31 ژوئیه است.
ژرمن. [ ژِ م َ ] ( اِخ ) ( قدیس ) نام اسقف پاریس. مولد در نزدیکی اُتُن بسال 496 و وفات در پاریس بسال 576 م. ذکران وی روز 28 ماه مه است.
ژرمن. [ ژِ م َ ] ( اِخ ) ( قدیس ) او را ژرمن کوزَن گویند. وی در پیبراک نزدیکی تولوز بسال 1579 م. متولد شد و بسال 1601 در همانجا درگذشت. مقبره او زیارتگاه مردم است.
ژرمن. [ ژِ م َ] ( اِخ ) میشل. از مردم فرانسه. بِنه دیکتن سنت مور و عالم به خطوط قدیمه. مولدبسال 1645 در پرون و وفات بسال 1694 م. در پاریس.
ژرمن. [ ژِ م َ ] ( اِخ ) هانری. نام سیاستمدار ومتخصص در امور مالی فرانسوی. مولد لیون بسال 1824 ووفات در پاریس بسال 1905 م. او را آثاری چند است.

معنی کلمه ژرمن در فرهنگ معین

(ژِ مَ ) [ فر. ] (اِ. ) نژاد مردم آلمان یا هر یک از مردم آن .

معنی کلمه ژرمن در فرهنگ عمید

نژاد مردم آلمان.
ژرمنی
۱. مربوط به ژرمن.
۲. شاخۀ زبانی از خانوادۀ زبانی هندواروپایی.

معنی کلمه ژرمن در فرهنگ فارسی

بانوی ریاضی دان فرانسوی (و.پاریس ۱۷۷۶- ف.۱۸۳۱م. )
نام سیاستمدار و متخصص در امور مالی فرانسوی .

معنی کلمه ژرمن در ویکی واژه

نژاد مردم آلمان یا هر یک از مردم آن.

جملاتی از کاربرد کلمه ژرمن

برای سه سده بانوان حق عضویت در فرهنگستان را نداشتند و این ماری کوری برنده دو جایزه نوبل، ایرن ژولیو کوری برنده جایزه نوبل و دختر ماری کوری، همچنین سوفی ژرمن ریاضی‌دان نامی و بسیاری دیگر دانشمندان زن شایسته را نیز شامل می‌شد. نخستین زن عضو فرهنگستان مارگریت پری از شاگردان ماری کوری بود که در سال ۱۹۶۲ به این مقام رسید.
همه ژرمن و اند و سکسان و هاد از آن بیخ فرخنده دارد نژاد
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال کن، باشگاه فوتبال متس، باشگاه فوتبال سدان، باشگاه فوتبال استاد رنس، باشگاه فوتبال پاری سن ژرمن، و باشگاه فوتبال ستاره سرخ اشاره کرد.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال کویینز پارک رنجرز، باشگاه فوتبال آنژه، باشگاه فوتبال پاری سن ژرمن، و باشگاه فوتبال واتفورد اشاره کرد.
آلمانیش نام گروهی از گویش‌ها از شاخهٔ آلمانی علیا از خانوادهٔ زبان‌های ژرمنی است.
شرابی که گر نوشدش انگلیس شود با خداوند ژرمن جلیس
ژرمن گوید که از منست او از من هست به برلن ازو هزاران تصویر
اولین اسنادی که ردپای چیزی را نشان دهد که امروزه به عنوان پیشرو اسپانیایی نوین می‌شناسیم، مربوط به قرن ۹ است. در طول قرون وسطی و دوران نوین، مهم‌ترین تأثیرگذاران بر واژگان اسپانیایی، زبان‌های رومی همسایه همچون مستعربی (رومی اندلسی)، ناوارو-آراگونی، لئونی، کاتالان، پرتغالی، گالیسی، اکسیتان و بعداً فرانسوی و ایتالیایی بوده‌اند. اسپانیایی شمار بالایی واژه را از عربی نیز وام گرفته و همچنین از طریق مهاجرت قبایل و دوره‌ای از حکومت ویزیگوت‌ها در ایبری، از زبان گوتی ژرمنی نیز تاثیرهای جزئی پذیرفته‌است. علاوه بر این، بسیاری واژه دیگر از طریق تأثیر نوشتاری و مذهبی کلیسا از لاتین وام گرفته شده‌اند. وام‌واژگان از هر دو زبان لاتین کلاسیک و لاتین رنسانس هستند.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال پاری سن ژرمن اشاره کرد.
بر صفت بکر و تغلب آمده امروز جنگ و جدل در میان ژرمن و صقلاب
حالتِ ملّتِ عثمانی و ژرمن دیدم خوب و بد بشنیدم
تاسیتوس در حدود سال ۱۰۰ پس از میلاد توصیفات متأخر و بسیار دقیقی از دین ژرمن‌ها کرده‌است. توصیفات قوم نگاری او در آلمان بسیار ارزشمند است. بر این اساس، اقوام ژرمن هم انسان و هم حیوانات دیگر را برای خدایان خود قربانی می‌کردند که او آنها را با هرکول و مارس یکی می‌دانست. او همچنین می‌گوید که بزرگ‌ترین گروه، سوئیبی‌ها نیز اسیران جنگی رومی را برای الهه ای قربانی کردند که او را با ایسیس یکی دانست.
گیرند ز سر مرد صفت تازه جوانی چون مردم ژرمن
سپهدار شد کشته در جنگ باز که ژرمن نام آن سرفراز
اندر هزار و نهصد و هفت آن‌زمان که روس با ژرمن افتتاح سئوال و جواب کرد
نمودم حمله بر صقلاب و ژرمن ربودم زر به خروار و به خرمن