ژد

معنی کلمه ژد در لغت نامه دهخدا

ژد. [ ژَ ] ( اِ ) صمغ و آن چیزی است چسبنده که از ساق درخت برمی آید. ( برهان ). اَنگم. کتیرا.

معنی کلمه ژد در فرهنگ معین

(ژِ ) (اِ. ) صمغ ، چیزی چسبنده که از ساق درخت برآید.

معنی کلمه ژد در فرهنگ عمید

۱. کتیرا.
۲. انگم، صمغ درخت.

معنی کلمه ژد در فرهنگ فارسی

( اسم ) چیزی چسبنده که از ساق درخت بر آید صمغ .

معنی کلمه ژد در ویکی واژه

صمغ، چیزی چسبنده که از ساق درخت برآید.

جملاتی از کاربرد کلمه ژد

و دیگر به فرخنده مهر اندرا ز دم تا به دم بر درید اژدرا
شبیه این اژدها کوهی هم در روستای الوار وجود دارد که آنجا هم دارای مواد معدنی هست.
بود اگر به طوس در اژدر اهرمن شکر تا به حسام سام یل زود نمودش اسپری
پی و شریان هواخواهانش بدم مار و دم کژدم باد
به هر منزلی کان گذرگاه ماست که هم دیو با شیر و نر اژدهاست
این روستا در دهستان آبژدان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۶۱ نفر (۳۶خانوار) بوده‌است.
دهی بر مژدگانی آن خبر را حیات و هستی و دستار و سر را
گر نسیم لطف او درکام اژدر بگذرد در دهان اژدها نوش روان گردد لعاب
ابرخس ۵۶۹۴۸ یک ستاره است که در صورت فلکی اژدها قرار دارد.
بس گریزند از بلا سوی بلا بس جهند از مار سوی اژدها
هزار جان سزد از مژده، گربه باد دهند که نزد دلشدگان بوی دلستان آورد
باز گویم نی که پر خم زن بود کژدمست آن روسبی زن کژدمست
این فیلم برای بخش مسابقهٔ جشنواره فیلم کن ۲۰۰۱ انتخاب شد و مورد ستایش منتقدان قرار گرفت. این فیلم همچنین برندهٔ «جایزهٔ اژدها و ببر» بابت «بهترین کارگردان جدید» در جشنواره فیلم ونکوور گردید.
خبر گرم شد در همه مرز و بوم که آمد برون اژدهایی ز روم
ادیپ شهریار تراژدی‌ای اثر سوفوکل است.