ژاژخایی

معنی کلمه ژاژخایی در فرهنگ معین

(حامص . ) بیهوده گویی .

معنی کلمه ژاژخایی در فرهنگ عمید

بیهوده گویی، یاوه سرایی.

معنی کلمه ژاژخایی در فرهنگ فارسی

۱ - خاییدن گیاه موسوم به ژاژ . ۲ - بیهوده گویی ترفند بافی .

معنی کلمه ژاژخایی در ویکی واژه

بیهوده گویی.

جملاتی از کاربرد کلمه ژاژخایی

بر سفره خاک تره‌ای نیست هر سوی ز چیست ژاژخایی
طریقِ مردمِ سنجیده خودستایی نیست که کارِ آتشِ یاقوت ژاژخایی نیست
ازین ژاژخایی زبان را ببند که گفتار بیهوده نبود پسند
اگر خموش نشیند دلش سیاه شود چوشعله هر که بدآموز ژاژخایی شد
نه بدنفسی و بی وفایی کند نه بی شرمی و ژاژخایی کند
من مسکین دمی دارم فسرده ندارم روزیی از ژاژخایی
دست او را ابر گفتم چین بر ابرو زد سپهر گفت کای بیهوده‌گو از ژاژخایی شرم دار
نه بد نفسی و بی‌وفایی کند نه بی‌شرمی و ژاژخایی کند
رساند خلقی ز هرزه رایی به عرصهٔ قدرت‌آزمایی هجوم اشغال ژاژخایی چو توسن بی‌لجام بر لب